در اواسط قرن نوزدهم، زمانی که روانشناسی به عنوان رشته خاص خود در حال ظهور بود و روانپزشکان اعصاب شروع به مطالعه جدی شرایط روانشناختی کردند، هیپنوتیزم یک روش مطالعه رایج بود. از پیشگامان حوزه هیپنوتیزم درمانی می توان به هیپولیت برنهایم، ژان مارتین شارکو، آمبروز آگوست لیبو و پیر ژانت اشاره کرد.
هیپنوتیزم یکی از اولین تکنیک های روانکاوی بود که توسط زیگموند فروید که توسط پزشک جوزف بروئر با این تکنیک آشنا شد، استفاده گردید. فروید و بروئر بر این باور بودند که خاطرات آسیب زا که در ذهن بیدار قابل دسترسی نیست، می تواند در زمانی که فرد تحت هیپنوتیزم است آشکار شود، بنابراین پروسه درمان را تسهیل می کند. فروید در نهایت هیپنوتیزم رابا تداعی اجباری و سپس تداعی آزاد جایگزین کرد، زیرا متوجه شد که همه بیمارانش به هیپنوتیزم پاسخ نمی دهند.
تئوری های مختلفی در هر دو حوزه پزشکی و روانشناسی در مورد نحوه عملکرد فرآیند هیپنوتیزم وجود دارد. برخی از کارشناسان بر این باورند که افرادی که هیپنوتیزم را به طور مؤثر انجام می دهند و مستعد این درمان هستند توانایی های شناختی و بین فردی بهبود یافته ای دارند که به آن ها امکان می دهد به نشانه ها و شرایط هیپنوتیزم پاسخ دهند. مطالعات اخیر نشان داده است که این شکل از ارتباط در واقع عناصر مکانیسم های عصبی و فیزیولوژیکی فرد را تغییر می دهد.
در یک جلسه هیپنوتیزم درمانی، پس از شناسایی اهداف مشتری برای جلسه و بررسی نحوه ادامه جلسه، پزشک از تصاویر هدایتشده و گفتار آرامشبخش برای کمک به فرد برای احساس آرامش و امنیت استفاده میکند.
هنگامی که فرد نسبت به هیپنوتیزم به حالت پذیرایی دست یافت، پزشک پیشنهاداتی را ارائه می دهد که می تواند به فرد کمک کند تا به اهداف خود برسد. فردی که در حالت خلسه قرار دارد آگاه باقی می ماند و معمولاً پس از پایان جلسه می تواند به حالت هوشیارتر بازگردد. برخی افراد متوجه می شوند که تنها یک جلسه هیپنوتیزم درمانی کافی است و برخی دیگر ممکن است در چندین جلسه شرکت کنند.
اگرچه هیپنوتیزم می تواند عجیب و شاید غیرقابل قبول به نظر برسد، اما به طور بالقوه در درمان انواع بیماری ها، به ویژه انواع فوبیا، اعتیاد و عادات مشکل ساز موثر در نظر گرفته می شود. همچنین ممکن است از هیپنوتیزم برای کمک به بیماران برای مقابله با استرس، ترک سیگار و درد مزمن نیز استفاده شود. برخی از زنان حتی ترجیح می دهند از هیپنوتیزم برای مدیریت درد زایمان استفاده کنند. در بیماران مبتلا به شرایط مرتبط با تروما مانند استرس پس از سانحه (PTSD)، درمانگران ممکن است سعی کنند تحت هیپنوتیزم با مراجعان در مورد خاطرات آسیب زا صحبت کنند.
علاوه بر این، هیپنوتیزم اغلب به روشی مورد استفاده قرار می گیرد که امکان کاوش عمیق خود و کشف نیات، انگیزه ها، یا رویدادها و تجربیات ناخودآگاه را فراهم می کند که منجر به علائم نامطلوب برای شخص می شود. هیپنوتیزم فرآیندهای فکری آگاهانه را دور می زند و به فرد امکان می دهد بینش بهتری نسبت به یک مشکل خاص به دست آورد. افراد با هیپنوتیزم به نتایج متفاوتی دست می یابند. با این حال، به نظر می رسد که برخی از افراد بیشتر از دیگران پذیرای این نوع درمان هستند و به مزایای بیشتری دست می یابند.
تا زمانی که درمانگر آموزش دیده باشد و از هنجارهای اصولی اخلاقی پیروی کند، هیپنوتیزم درمانی بی خطر است. برخی از افراد ممکن است در حین یا پس از هیپنوتیزم احساس سرگیجه یا حالت تهوع داشته باشند. افرادی که در مورد خاطرات آسیب زا صحبت می کنند ممکن است در معرض احساس وحشت، خاطرات یا احساس کلی اضطراب باشند و پزشک یا مراجعه کننده ممکن است تصمیم بگیرند که درمان را در صورت شدید بودن علائم قطع کنند.
هنگامی که درمانگران تلاش می کنند تا خاطرات به اصطلاح سرکوب شده را کشف کنند، ممکن است خاطرات نادرستی در بیماران خود ایجاد کنند. در دهه 1980 و 1990، مفهوم کشف خاطرات سرکوب شده از طریق هیپنوتیزم بسیار رایج بود. از آنجایی که افراد در زمانی که تحت هیپنوتیزم هستند بسیار قابل تلقین هستند، ممکن است به احتمال بیشتری چیزهایی را که واقعاً اتفاق نیفتاده اند «به خاطر بیاورند» و پس از بیرون آمدن از خلسه هیپنوتیزمی به شدت آن ها را باور کنند.
یکی از مراکز معتبر هیپنوتراپی در ایران، مرکز مشاوره ستاره ایرانیان است.
منابع: