هکومی یک رویکرد بدن محور است که توسط ران کورتز توسعه یافته و آگاهی جسمی را با تکنیک های تجربی ترکیب می کند تا رشد و تحول روانی را ارتقا دهد.
نظریه هکومی بدن را پنجرهای به سوی روانشناختی ناخودآگاه میداند و روانشناسان آموزشدیده در این روش به افراد کمک میکنند تا شاخصهای جسمی باورهای ناخودآگاه را شناسایی کنند.
هکومی اصول فلسفه شرق، در درجه اول بودیسم و تائوئیسم را ادغام می کند و بر مفاهیمی مانند ذهن آگاهی، احساس عاشقانه و همدلی تأکید می کند. کورتز همچنین تأثیرات نظریه سیستم های عمومی و طیفی ر را نیز در خود جای داد:
در سال 1977، کورتز اولین تمرین را در روش هکومی برگزار کرد. در سال 1981، کورتز، گروهی از درمانگران و مربیان موسسه هکومی را برای توسعه بیشتر این شیوه درمانی و ترویج آموزش هکومی تأسیس کردند. در سال 1990، کورتز موسسه هکومی را ترک کرد اما به اصلاح و گسترش روش اصلی هکومی ادامه داد. او به همراه گروهی از همکارانش شبکه آموزش هکومی را تأسیس کرد که در سطح بین المللی به علاقه مندان به اصول هکومی آموزش می داد.
کتاب کورتز، رواندرمانی بدن محور: روش هکومی، مرور مفصلی از هکومی ارائه میکند و اصول اولیهای را که بر اساس آن ها ساخته شده است، بیان میکند. مجله تخصصی موسسه هکومی همچنان خوانندگان را با عملکرد هکومی و روش های مختلفی که می توان اصول آن را به کار برد، آشنا می کند.
طبق روش هکومی وضعیت بدن، حالات چهره و سایر تجربیات بدن اطلاعاتی در مورد فرد ارائه می دهند. این اطلاعات را می توان به عنوان ترکیبی از تصاویر، خاطرات، احساسات، و باورها توصیف کرد که ماهیت فرد را تعیین می کند. از طریق این رویکرد درمانی، افراد در نهایت می توانند درک واضح تری از این اطلاعات به دست آورند و با کمک دلسوزانه و ملایم متخصصان آموزش دیده در هکومی، هر گونه باور خودشکوفایی را بررسی کرده، به چالش بکشند و در نهایت تغییر دهند.
روش هکومی بر پنج اصل مبتنی است: ذهن آگاهی، سازمان یافتگی، عدم خشونت، ادغام ذهن و بدن و وحدت. هکومی با سایر انواع درمانی که رویکرد مبتنی بر ذهن آگاهی دارند متفاوت است: در هکومی، تقریباً کل فرآیند درمانی در ذهن آگاهی انجام می شود. این جنبه منحصر به فرد به افراد در درمان کمک می کند تا به سرعت افکار و باورهای ناخودآگاه را کشف کرده و به آن ها رسیدگی کنند.
پنج اصل اساسی در روش هکومی به شرح زیر می باشد:
جلسات هکومی معمولاً روند خاصی را دنبال می کند که شامل تماس، دسترسی، پردازش و ادغام می باشد.
تماس در مرحله اولیه درمان شروع می شود و شامل ایجاد و حفظ یک محیط امن و پذیرنده است که در آن فرد احساس راحتی کند و فرآیند خودکاوی را انجام دهد. بدون احساس امنیت و اعتماد، افراد ممکن است تمایلی به آرام کردن خود نداشته باشند.
دسترسی به فرآیندی اطلاق می شود که در آن از ذهن آگاهی برای مطالعه تجربیات جاری و کشف مطالب ناخودآگاه به منظور پردازش و جذب آن استفاده می شود. بر اساس نظریه هکومی، کسانی که از محدودیت های اصلی در زندگی خود آگاه می شوند، به احتمال زیاد تمایل آگاهانه برای تغییر آن تجربه دارند.
درمانگر ممکن است در ابتدا درمان از فرد بخواهد که چشمان خود را ببندد، توجه خود را به سمت درون معطوف کند و لحظه به لحظه بر آنچه در بدن اتفاق می افتد تمرکز کند. در طول فرآیند، درمانگر به طور آگاهانه روند درمانی فرد را مشاهده می کند و از آشکار شدن احساسات او حمایت می کند و فرد را تشویق می کند تا بر روی افکار، احساسات، تصاویر یا خاطراتی که در ذهن او ظاهر می شوند تمرکز کند.
هدف این کار کشف باورهایی است که در مورد خود و جهان دارند. این مرحله ایدهای را دقیقاً بر خلاف آنچه به نظر میرسد فرد باور دارد، منتقل میکند. به طور مثال هنگامی که فرد فاقد احساس ارزشمندی است، درمانگر ممکن است بگوید: « وقتی میگویم «شما فردی ارزشمند هستید» چه اتفاقی میافتد، چه احساسی پیدا می کنید.»
پردازش شامل مطالعه تجربیات و پاسخ های فرد به آزمایش ها و همچنین کاوش در مورد هر گونه عقیده و ایده ای است که بر رفاه تأثیر می گذارد. درمانگر معمولاً با فرد کار می کند تا تجربیات جدیدی برای مقابله با این باورها ایجاد کند، و فرد را تشویق می کند تا به جای تجزیه و تحلیل این باورها و ایده ها، آنچه را که درست و واقعی است، کشف کند. پردازش اغلب منجر به بینش، دگرگونی و تغییر قابل توجهی در فرد می شود.
ادغام در پایان جلسه این مرحله اتفاق می افتاد و درمانگر به فرد کمک می کند تا آنچه را که در طول جلسه تجربه کرده است درک کند. درمانگر همچنین به فرد کمک می کند تا بین تجربیات در طول جلسه و زندگی خارج ارتباط برقرار کند..
این رویکرد اغلب توسط افرادی که به رشد شخصی تمایل دارند استفاده می شود تا افرادی که به دنبال درمان برای نگرانی های خاص سلامت روان هستند. با این حال، اصول Hakomi را می توان برای استفاده در انواع مختلف درمان استفاده کرد. اگرچه تحقیقات هنوز محدود است، اما نشان داده شده است که هکومی در درمان مسائل بهداشت روانی مانند افسردگی، اضطراب و بیش فعالی با کمبود توجه (ADHD) موثر است. همچنین در درمان ترومای حل نشده نیز به طور مثبت استفاده شده است.
اگرچه در ابتدا به عنوان یک روان درمانی فردی استفاده می شد اما اکنون رویکردهای هکومی برای استفاده در زوج درمانی، خانواده درمانی و مشاوره گروهی توسعه داده شده است. اصول هکومی همچنین در حرفه ها و شیوه های دیگر مانند بدنسازی، مربیگری، میانجیگری و حل تعارض نیز گنجانده شده است.
از آنجایی که روش هکومی مبتنی بر کاوش و همکاری با ناخودآگاه است، هکومی ممکن است در برخی موارد منع مصرف داشته باشد. این روش ممکن است در برخی از افرادی که به طور فعال تروما را تجربه میکنند یا ساختارهای روانشناختی توسعهنیافتهای دارند، غلبه کند، زیرا هکومی بر مکانیسمهای دفاعی اولیه و مهارتهای مقابلهای که توسط این افراد استفاده میشود، تأثیر می گذارد تا به آن ها اجازه عملکرد بدهد. به عنوان مثال، هکومی درمانی ممکن است برای برخی از افراد با ویژگی های شخصیت مرزی یا خودشیفتگی توصیه نشود.
تحقیقات در مورد این روش هنوز محدود است و مطالعات آینده ممکن است از کارایی این روش حمایت بیشتری کند.
منابع: