Blaming and shame
یکی از میراث های ماندگار در بسیاری از دختران نامحبوب یا مطرود نتیجه رویدادهای های گذشته و مخرب می باشد: طردشدن از سوی شخصی مانند مادر که به عنوان فردی عاشق و حامی شما پنداشته می شود. بدانید که همه انسان ها از طرد شدگی می هراسند؛ با تحقیر شدن دل ها می شکند، با ترک کردن چشم ها سیلابی خروشان از اشک می شود. همه ی ما از فقدان در همه اشکال آن می ترسیم. اما افراد دارای سبک دلبسته ایمنی که در دوره کودکی به خوبی و یا به اندازه کافی در محیطی سرشار از عشق و محبت والدین و اطرافیان پرورش یافته اند این باور که طرد شدگی هر آن عنقریب رخ می دهد را نمی پذیرند. در واقع، آنها احتمال بیشتری در انتظار دوست داشته شدن و محبوب بودن، موردتأیید قرار گرفتن هنگام شکست و پذیرفته شدن می باشند که به آن آنها امکان که آسان تر باجریاناتظاهراً غیرعادی همچون از دست دادن دوست، بستن پیمان زناشویی در صخره ها، آتش افروختگی یا هر طردشدگی دیگری کنار بیایند. این ایده ی همبستگی دختران نامحبوب و حساسیت به طردشدگی نادرست است. افسوس، حساسیت به طرد شدگی از واکنش به طرد شدگی در یک فرد دارای سبک دلبسته ایمن بسیار متفاوت است.
حساسیت به طرد شدگی چیست؟
افراد دارای سبک دلبستگی اضطرابی یا مغشوش همواره گوش به زنگ یافتن علائمی از ترک یا طرد شدگی از جانب عشاق یا محارم خود می باشند.این به علت تمرکز و نشخوار کردن جزئیات ریز(چرا او گفت با من در ساعت 11تماس نمی گیرد؟) تعبیر کردن معنا در موقعیت هایی کهممکن است اصلاًبه آن موضوع مرتبط نباشند(او هیچ وقت به ایملیم جواب نمیدهد. شاید از دست من یا چیز دیگری عصبانی است) و تنش زایی و سوءتعبیرکه خفت بار درک شدند، باشدزیرا مفروضات ناهوشیار او خبر از طردشدگی خود دارد(زیرا او بی ارزش، غیرجذاب و نامحبوب است)، رفتارهای او اغلب آن مفروضات را منعکس می کنند نه آنچه واقعا در جریان است. اما برای او این اتفاق نمی افتد که برای دوست پسر یا همسرش مشغله ایجاد شدهوساعت 11 با اوتماس نگرفته؛ از این نظر که دوستش صرفاً به این که جواب دادن ایمیل ضروری است یا اینکه همکارش او را ندیده نمی اندیشد. در واقع، در ناخودآگاه او شرایط قصور هر آنچه که متمایل به طردشدگی است، بازسازی شدند. تعجب آور نیست که شما به این جنبه طردشدگی حساس شوید که واقعاً احتمال افزایش طردشدن از سوی دوست یا معشوقه وجود دارد. هیچ کسی تمایلی ندارد که وارد رابطه ای با یک سناریوی ثابت، استلزامداشتن به 7/24درصد اطمینان خاطر مجدد یا گذراندن دوره ای از راه رفتن بر روی پوست تخم مرغ (کارسخت) شود. بسیاری از افراد تمایلی به ادامه راه ندارندزیرا دختراننامحبوب و غیرجذاب ظاهراً فقط باور همیشگی خود را تأیید می کنند.اما رفتار یادگرفته شده می تواند بازداری زدایی شود و اولین گام تشخیص هم حساسیت به طردشدگی و هم منصرف کردن آن از ادامه راه است.
چطور کمتر دچار حساسیت به طردشدگی شویم
تحقیقات نشان می دهد که برخی از راهبردها می تواند به شما در شروع کردن عملکرد متفاوتی نسبت به قبل کمک کند بدون اینکه تمام موارد متعلق به حساسیت به طردشدگی در آن باشند.
1. محرک هارا بشناسید و بازشناسی کنید.حساسیت به طردشدگی به طور ناخودآگاه عمل می کند و یک روش برای منحرف کردنش از مسیر و جریان یافتن در زندگی آن است که آن را به خودآگاه ذهن منتقل کنیم. سال ها پیش، درمانگران به من گفتند که توقف کن، نگاه کن و گوش بده. زمانی که من به لحاظ هیجانی آماده سقوط آزاد بودم. زمانی که شما حس می کنید که عکس العملی به آنچه گفته شده یا انجام شده(یا بدون اینکه که شما انتظار گفتن یا انجام شدن چیزی را داشته باشید) ندارید فکرخود را متوقف کنید، نگاه کنید و گوش کنید. خود را مجبور به محرومیت هیجانی و تماشای آنچه که شما در مقابل آن واکنش نشان می دهید وادار کنید. آیا آمادگی دارید؟ سوءتعبیرکردن؟ سعی کنید آن را کشف کنید. با گذشت زمان حال شما بهتر می شود و بهتر می توانید منشأ حال بد خود را بشناسید.
2. موقعیت را مجدداً ارزیابی و بازآرایی کنید.ارزیابی مجدد شناختی به شما کمک می کند تا به موقعیت کمتر تهدید کننده، دارای حدوسط و متعادل و نههمه یا هیچ نسبت به آنکه آن به نظر می رسدهیجانی باشد، فکر کنید. این یک فرآیند شناختی است که به شما اجازه می دهد تا هیجان های خود را در مواقع استرس تعدیل کنید. بگذارید بگوییم که شما با کسی که به دلایلی موجب ناراحتی او شدید بحث کردید و همه ناقوس های هیجانی شما شروع به طنین انداز شدن می کنند و حالت تدافعی، پریشانی، بیمناکی و شاید گاهی عصبانیت به خود می گیرید. راهبرد ارزیابی مجدد شناختی ارتقای ظرفیت ذهنی و تمرکز شما را ممکن می سازد و فقط دچار ناکامی می شودو باعث می شود تا شما بر سرنخ های موقعیتی (زبان بدنی او دور شدن و قطع ارتباط را نمی گوید)تمرکز کنید که در آن حالت به شما اجازه می دهد تا آنچه می گذرد را به طور شفاف تری ببینید.
3. باورهای خود را در مورد نفس و شخصیت بررسی کنید.
آیا معتقدید که شخصیت و ویژگی های خصوصی ثابت می مانند؟ یا نه معتقدید که هر دو قابل انعطاف می باشند و می توانند با گذشت زمان تغییر کنند؟
این یک سؤال فلسفی نیست زیرا پاسخ شما همانطور که کارول دوک نشان داده است بر رفتار شما تأثیر می گذارد، میزانی که در آن شما به طردشدن حساسیت دارید و اینکه چطور از پس زده شدن ها به ویژه طردشدن بهبود می یابید. افرادی که معتقدند شخصیت سیال است و با گذشت زمان امکان تغییرش وجود دارد می توانند خود درگیر تکالیف مشکل در زمان طولانی تر کنند، از قضاوت های اشتباه با سهولت بیشتر بهبود یابند و سریع تر طرد شدگی را پشت سربگذارند. بالعکس افراد معتقد به این که شخصیت ثابت است بیشتر متأثر از طردشدگی می باشند زیرا آنها به طردشدن و پس زدن از سوی دیگران معتقدند که نشان دهنده یک صداقت اساسی در مورد خود آنها است.افرادی که معتقدند شخصیت منعطف است قادر به دیدن طردشدگی به عنوان یک تجربه حاکی از شخصیت رشد یافته خود می باشند،افرادی که آن را ثابت می پندارند بیشتر و به شدت رنج می برند و به اصلاح ارتباط شکست خوردهبه واسطه زندگی های خود گرایش دارند زیرا آنها داستانی را فاش می کنند که ممکن است دیگران را به طرد کردن زیاد آنها از طریق جستجوی این جریانات ثابت ترغیب کند. حساست به طردشدگی می تواند شما در حلقه ارتباطات شکستی قرار دهد که پیشگویی خودکامبخش تلقی می شوند اما اگر این یک رونوشت یا نسخه عمده ی زندگی شمابوده است، نباید بر آن مسیر استوار بمانید.