عشق در نوجوانی چگونه است؟ چرا بعضی از دختران عشق در 13 سالگی را تجربه میکنند؟ تا به حال به این فکر کردهاید که چرا دختران در سن بلوغ خود دچار افت تحصیلی میشوند؟ و یا دچار استرسهای فراوان و ناآرامی میشوند؟
همان دختران دردانه که کودکی خود را با کلی خوشمزهگی و نوازش اطرافیان پشت سرگذاشتهاند، دخترانی که همیشه آغوششان برای کادوهای قشنگ باز بود و لبخند رضایت بر لبان خود داشتهاند.
خلاصه هر کسی باید این دوره کودکی را پشت سر بگذارد و وارد چرخه جدیدی از زندگی روحی و روانی خود شود. دختران در سن پایینتری نسبت به پسران به بلوغ میرسند و روانشناسان هم اعتقاد دارند که در این سن باید مراقب روح و روان آنها بود، زیرا در این سن آنها ناخواسته، حساس و آسیبپذیر میشوند.
و به شدت دچار استرس و اضطراب هستند. این هجمه روحی و روانی ناخواسته بر دیگر اشکال زندگی او تاثیر میگذارد و او را دچار افت تحصیلی، گوشهگیری و… میکند. البته این رفتار با درک اطرافیان و همراهی او در این سن به مرور کم میشود و به طور کل از بین میرود.
عشق در نوجوانی بخشی از فرآیند بزرگ شدن و شکل گیری هویت از جمله هویت جنسیتی و گرایش جنسی است. در حالی که روابط عاشقانه در دوران نوجوانی اغلب چالش برانگیز است، گذراندن آن به صورت موفق مزایای سلامت روانی مختلفی را به همراه دارد.
ترشح هورمونهای جنسی در دختران و پسران (تستوسترون و استروژن) با افزایش میل جنسی مرتبط است، در دوران بلوغ، حجم این هورمونهای جنسی در گردش در بدن به طور چشمگیری افزایش مییابد و همین باعث میشود که نوجوانان احساس عشق و علاقه را برای اولینبار تجربه کنند.
آنها در این سن از جنس مقابل خود خوششان میآید. ناخودآگاه به پسرها نگاه می کنند. والدین باید توجه داشته باشند که در این سن نباید فرزند خود را کودک فرض کنند و فکر و احساس او را ساده بپندارند، زیرا او در این دوران شدیدا دارای احساسات شدید به جنس مخالف خود هست.
بنابراین باید به او آموخت که در روابط خود با پسرها سنجیدهتر رفتار کند و برای او شرایط را کاملا توضیح دهند تا فرزند آنها آگاه شود.
آمار در این زمینه نشان میدهد که 55 درصد از مردم برای اولینبار در سن 15 تا 18 سالگی عاشق میشوند و درصد باقیمانده اغلب دیرتر و در دوره دانشگاه عشق را تجربه میکنند.
باوجوداینکه معمولاً روابط نوجوانان نسبت به بزرگسالان کوتاهتر بوده و صمیمیت و تعهد کمتری را در بر میگیرد، اما همچنان بخشی مهم و اساسی از دنیای نوجوانان است.
برای نوجوانان کاملاً طبیعی است که در دوران دبیرستان احساسات عاشقانه را تجربه کنند. مهم است که به یاد داشته باشید که این یک بخش عادی و ضروری از رشد هر جوانی است. البته، این کاملاً به شما بستگی دارد که چه مرزها و قوانینی را برای نوجوان خود تعیین میکنید.
این حس نسبت به جنس مخالف یک حس سنجیده و آگاهانه نیست، زیرا دختران در این شرایط یک حالت گذر از کودکی به بلوغ جنسی دارند و همواره میخواهند همچون گذشته عروسکهای خود را بغل کنند و با او بازی کنند، ولی این بار با عروسکی واقعی و این بار عروسکهای خود را در وجود پسرها میبینند.
البته دوست داشتن گناه نیست، ولی یک عشق زود هنگام میتواند فرزند را به بیراه ببرد، زیرا آنها نمیدانند چرا از یک پسر خوششان میآید و درکی از عشق ندارند و این واکنشهای غیرارادی و غریزی است و فقط پاسخی به احساس در حال شکفته شدن آنها است. بهتر است از مشاور نوجوانان کمک بگیرید.
عشق در کودکی یک آزمون واقعی برای کودک و والدین است. ازآنجاییکه برای نوجوان این احساس جدید و هیجانانگیز است، او اغلب قادر به کنترل آن نیست. اولین روابط همیشه برای والدین غافلگیرکننده است، بنابراین بهتراست واکنش خود را کنترل کنید تا فرزندتان احساس بدی پیدا نکند.
در این شرایط سعی کنید صمیمانه با او صحبت کنید، به او بگویید که تجربیات او را درک میکنید و آن را بیهوده نمیدانید. اگر کودکی برای مدت طولانی از آن رنج میبرد، پس حتماً نیاز به مشاوره با روانشناس کودک دارد.
جالب است که این احساس در دختران در سن 10، 11 سالگی رخ میدهد و در پسران معمولا در سن 13 سالگی به بعد اتفاق میافتد. والدین در این شرایط حساس، در برابر فرزند خود نقش خیلی مهم دارند و باید مراقب حس او باشند.
نوجوان ۱۳ساله دیگر کودک نیست، اما هنوز بالغ نشده است. او میخواهد بزرگسال به نظر برسد و بنابراین تلاش خواهد کرد تا استقلال خود را ثابت کند؛ بنابراین، تعجب نکنید که کودک همه چیزهایی را که برای او اتفاق میافتد به شما نمیگوید، از به اشتراک گذاشتن تجربیات خود دست میکشد و باوجوداینکه به شما احتیاج دارد نیز از شما کمک نمیگیرد زیرا میخواهد مستقل باشد.
سعی کنید صمیمانه با او صحبت کنید، از عشق اول خود به آنها بگویید، به او بگویید که تجربیات او را درک میکنید. اگر احساس میکنید فرزندتان در بیان احساسات خود دچار مشکل شده است حتماً از مشاوره یا روانشناس کمک بگیرید. روانشناس کمک میکند تا احساسات و افکار خود را در جهت درست هدایت کند.
در سن 12 سالگی ممکن است کودک علاقه شدید نسبت به دیگران را احساس کرده و برای اولینبار علاقه عاشقانه را تجربه کند؛ اما این احساسات معمولاً تداومی ندارد و در حد احساس باقی میماند؛ بنابراین جای نگرانی نیست.
آمار نشان میدهد که روابط در 12 سالگی معمولاً شکل نمیگیرد و در صورت شکلگرفتن بیش از 5 ماه دوام نمیآورد. به فرزندتان سخت نگیرید و برای احساسی که دارد او را مسخره نکنید تا راحتتر احساسات خود را با شما در میان بگذارد.
همانطور که گفته شد آمار نشان میدهد که بیش از نیمی از مردم جهان در 15 یا 18 سالگی برای اولینبار عشق را تجربه میکنند.
درست است که مغز انسان تا 18 سالگی به طور کامل رشد نکرده است و مغز یک نوجوان هنوز آنقدر بالغ نشده است که بسیاری از پیچیدگیهای عشق را درک کند. بااینحال، این بدان معنا نیست که آنچه احساس میکنند واقعی نیست.
مغز نوجوان هنوز در حال رشد است و آخرین قسمتی که به بلوغ می رسد قشر جلوی مغز است. این ناحیه ای از مغز است که تنظیم عاطفی و استدلال را کنترل می کند.
در نتیجه، برای نوجوانان سخت است که نگاهی طولانی داشته باشند یا یک قدم به عقب برگردند و در مورد مسائل را با آرامش تصمیم بگیرد. برای همین در عشق شتاب زده عمل میکند و به آینده فکر نمی کند. مشاوره فردی میتواند بسیار راهگشا باشد.
بسیاری از نوجوانان این سوال را دارند که اگر در نوجوانی عاشق شدیم چه کنیم؟ زیرا این اولین بار است که عشق را تجربه می کنند و برای آن ها مهم است که چگونه آن را تجربه می کنند.
عشق اول، چه در سن 16 سالگی و یا بیشتر، ممکن است عشقی نباشد که تا آخر عمر با آن زندگی کنید اما این بدان معنا نیست که لحظه ای سالم، مهم و معنادار در زندگی شما نیست که بتواند چیزهایی را به شما بیاموزد که بخشی از داستان زندگی شما می شود و در آینده به کمک شما می آید.
سعی کنید با پدر و مادر یا مشاورتان در مورد احساسی که دارید صحبت کنید و از آن ها کمک بگیرید تا بهترین تصمیم را در این زمینه بگیرید.
طبق آمار، دختران به طور متوسط از ۱۲ و نیم سالگی و ۱۳ و نیم سالگی برای پسران احساس عشق را تجربه می کنند. با این حال این سن برای هر نوجوانی متفاوت است و ممکن است فرزند شما دیر یا زود نسبت به همسالان خود آماده شود. برخی از کودکان ممکن است از سن 10 سالگی شروع به ابراز علاقه به جنس مخالف کنند.
نوجوانان علاقه زیادی دارند تا عشق را تجربه کنند و احساس می کنند که عشق می تواند دنیای آن ها را زیر و رو کند. اما عاشق شدن در سن کم معایبی دارد که در ادامه به آن ها پرداخته شده است:
سن عاشق شدن پسرها کمی بعد از دختران است، همانطور که گفته شد دخترها در سن 12 سالگی بلوغ و احساس عشق را تجربه میکنند درحالیکه پسرها در 13 سالگی این احساس را پیدا کرده و به دنبال تجربه عشق میگردند.
البته این سن برای هرکسی ممکن است متفاوت باشد و قانونی برای عشق وجود ندارد. پسرها در عشق کمی جسورتر از دخترها ظاهر میشوند و برای همین گفته میشود که پسرها راحتتر تجربه عشق را در سنین نوجوانی و حتی کودکی پیدا میکنند. بیشتر بدانید.
133 Comments
سلام دوستان اگه ممکنه منو راهنمایی کنید.چطور میتونم در مورد مسائل بلوغ با فرزندانم صحبت کنم؟؟؟دوست دارم مسائل بلوغ و جنسی برا بچه هام راحت و قابل هضم باشه هم دختر دارم و هم پسر.البته تا سن بلوغ هنوز فاصله دارند ولی میخوام الان مهارتهاش رو کسب کنم
شما میتونید مقالاتی رو که راجع به مسائل زناشویی و جنسی,ازدواج,بلوغ,و… میباشد مطالعه کنید و بعد از کسب اطلاعات با فرزندانتون صحبت کنید
سلام من ۱۱ سالمه عاشق یک پسر ۱۵ ساله شدم
چیکار کنم؟
سلام به شما دوست عزیز ببین احساسی که داری قابل احترام هست اما عزیزم شما تازه در سال اولیه نوجوانی قرار دارید و خب در این شرایط سنی توجه و گرایش به جنس مخالف بیشتر می شود و این یک امر طبیعی است اما اگر بخواهید تمرکز زیادی بر این موارد بگذارید می تواند شما را از هدف اصلی زندگیتان خارج کن پس اهمیت زیادی دارد که برای پاسخ به یک سری از نیازها و احساسات به خودت زمان بیشتری بدهی در این حالت هم خودت در شرایط هویتی بهتری قرار داری و هم فرد مقابلت و می توانید ارتباط بهتری را تجربه کنید.
عزیزم منم عاشق دختری۱۲ساله شدم در عروسی اگر ازتون نزدیکه برو بهش بگو من دوست دارم یه شماره بده و بگو ساعت ۱۲شب زنگ بزن که زنگ زد یعنی اونم دوست داره اگه نزد یعنی……..
سلام دخترم ۲۰ سالشه و از بچگی تا حالا با پدرش مشکل داره هیچ وقت نتونستن با هم رابطه خوبی داشته باشن.متوجه شدم دخترم همزمان با چند پسر دوسته و این موضوع خیلی ناراحتم کرده نمیدونم واقعا باهاش چیکا رکنم.بارها و بارها باهاش حرف زدم و از ارتباطات نادرستش اونو آگاه کردم ولی ابازم به رفتاراش ادامه میده دارم از زندگی ناامید میشم.ازتون ممنون میشم من رو راهنمایی کنید
پسرم۱۳ عاشق دختر ۱۲ ساله شدم. نمیدونم چکار کنم بیشتز وقتا بهم نگاه میکنه
سلام براشون وقت مشاوره بگیرید تا بتوانیم به ایشون کمک کنیم ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲
به دلیل اینکه پدر نقش خیلی زیادی در مدیریت بحرانهای زندگی به عهده داره شما باید با پدر دخترتون صحبت کنید و لزوم توجه بیشتر و پیدا کردن راهکارهایی جهت برطرف شدن این مشکل را به او متذکر بشید.و شرایط حساسی راکه دخترتون در اون قرار داره را به او آگاهی بدید
بهترین و منطقی ترین رفتار در چنین وضعی به وجود آوردن شرایطی می باشد که اعتماد و اطمینان دخترتان به شما و خانواده بیشتر شود هرگز وی را طرد نکنید زیرا طرد نمودن او آغاز رهایی وی در دنیای آسیبها می باشد.محببتان را افزایش دهید همینطور از سمت پدرشان
سعی کنید کم کم این موضوع را که از روابط او با دیگران اطلاع دارید به او بگویید به هر حال گفتن این موضوع بهتر از این است که هیچ اقدامی نکنید و تنها نظاره گر او باشید.
به همسرتان هم صحبت نمایید تا جلوی هر گونه آسیبی گرفته شود.پیشنهاد دارم که حضوری از مشاوره حرفه ای استفاده نمایید
سلام دختر ۱۵ ساله ای دارم وقتی کوچیکتر بود میگفت یکی از پسرای فامیل رو دوست داره و من باهاش صحبت کردم و بهش گفتم تو این سن این فکرا اشتباهه و فکر کردم دیگه همه چی تموم شد ولی دیروز وقتی دفتر خاطراتش رو خوندم همش در مورد اون پسر نوشته بود .واقعا نمیدونم باید چکار کنم؟؟
شما نباید دفتر خاطراتش رو میخونیدن حالا که خوندین به روش نیارین و بزاریت اگه خواست در این مورد چیزی بگه خودش بگه.فکر میکنم شما هر چقدر در این مورد سخت گیری بیشتری کنید موضوع رو جدی تر میکنید
باسلام من دختری ۱۶ سالمه ما وقتی۱۱ سالم بود به یه محله ای کوچ کردیم که در همسایگی ما یه خانواده ای زنگی میکرد که یه پسر داشتن از من یک سال بزرگتر بود یه روز من رفته بود پارک رو به رویمون تا بازی کنم که دیدم یه نفر با دوچرخه داره میاد به سمت من خورد به من و افتادم زمین ولی اون پسر هیچ توجهی بهم نکرد و رفت من اونقدر عصبانی شدم که داشتم میترکیدم ….
چند روز بعد اون پسرو باز دیدم رفتم بهش گفتم هوی دوچرخه سوار فک کنم باید یه ببخشید به من بگی گفت بابت چی؟ گفتم بابت دیروز که …. بعد گفت باشه به یه شرط ازت عذر خواهی میکنم گفتم چی؟ گفت بیا اگه فردا همینجوری همو تصادفی دیدیم ازت عذر خواهی میکنم . بهش گفتم چقد پرووو باشه قبول.. فردا شد و من دوباره تصادفی دیدمش گفت ببخشید گفتم عیب نداره و با دستم زدم از شونش اونم دستشو دراز کرد و گفت من حسامم منم با هاش دست دادم و گفتم منم فاطمم.. از اون روز به بعد باهم لج میکریدم ولی دوست بودیم اون همیشه سر به سر من میزاشت تا اینکه همینجوری احساسات من نبست به اون بیشتر شد و ….. تا سه سال بعد که من ۱۴ سالم شد و اون ۱۵ سالش ما دیگه نمیتونستیم باهم بازی کنیم چون بزرگ شده بود و منم معذب میشدم ولی همون سال از امن جا کوچ کریدم و برای آخرین بار دیدمش ….
من هنوز هنوزه بهش فکر میکنم و اذیت میشم میشه کمکم کنید؟
عشق موضوع پیچیده ای است. گذشته از اینکه موضوع هورمونی است بر اساس طرحواره های ذهنی ما شدت میگیرد. بهتر است بدانید شما عاشق فردی میشوید از او بت میسازید و به مرور زمان بیمار آن فرد میشوید. درک صحیح شرایط و ویژگی های او سبب درمان شما میشود که زمان بر بوده و باید حتما در جلسات درمان درمانی رخ دهد.
ممکنه این احساسات زودگذر به خاطر سنش باشه چند سال دیگه خودشم چیزایی رو که نوشته جدی نگیره.شما باید در این مورد آگاهی بیشتری بهش بدین تا ذهنش نسبت به این جور مسائل بیشتر باز بشه و عاقلانه تر رفتار کنه.هر چند که شما نمیتونید احساساتش رو خاموش کنید و لی میتونید کمکش کنید عقلش روشن تر بشه
دخترهایی که از بچگی از جنس مخالف محبت نمیبینن در سنین کم میرن اون محبتها رو میگردن که تو مرد های دیگه پیدا کنن.به همسرتون با اگه برادر داره بگید تا با دخترتون وقت بگذرونن بغلش کنن و حتی ببوسنش هر چند این محبتها باید از سنین خیلی کم براش پایه ریزی میشد اما هنوز هم میشه جبران کرد.
شما باید دیدتون رو تغییر بدین.اینکه بخواهید با خشونت و یا جنگ وارد این مشکل بشید با شکست روبرو خواهید شد.دختر شما عشق را بر اساس نیاز الان خودش می فهمه و شاید به آن سطح از دانش رسیده که خوب و بد رو از هم تمییز میده و به قول معروف میخواد انتخاب بزرگ رو خودش انجام بده
دختری ۱۸ ساله دارم که به تازگی در رفتاراش متوجه تغییراتی شدم احساس میکنم که با پسری دوست شده اصلا اهل درس خوندن نیست و نمره های خوبی هم نداره الانم که به رفتاراش شک دارم.نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم که اوضاع از این بدتر نشه؟
بهتره شما باهاش برخورد تندی نداشته باشید و مثل یه دوست بهش نزدیک بشید و باهاش صحبت کنید …اگه برخوردی به غیر این داشته باشید نتیجه عکس خواهد داشت
شما میتونید به طور غیر مستقیم از عواقب این رابطه ها و نتایجی بدی که بر او می گذارد صحبت کنید و مخالف خودتون رو با اینجور رابطه ها بهش اعلام کنید
یکی از دوستانم ۱۶ سالشه و میخواد از همین الان حالا تنهایی زندگی کنه و به قول خودش مستقل بشه.به نظر شما این رفتارش طبیعیه؟؟؟
بله دوست عزیز در این مورد باید گفت طبیعیه..با رسانه هایی که الان در اختیار بچه ها هست : در واقع به بلوغ جنسی زودرس وارد میشن..به همین خاطر چنین رفتارهایی رو در اکثر بچه ها مشاهده میکنید.باید یاد بگیرید چطور به سوالاتشون جواب بدید و چطور در بعضی مواقع ذهنشون رو به سمت دیگه ای منحرف کنید
سلام.من از۱۷سالمه و از ۱۳ سالگی به یکی از دختر های فامیل علاقه مند شدم…از کجا بفهمم این علاقه هوسه…عشقه واقعیه…یا مشکلات این سنه؟؟؟؟
لطفا کمکم کنید..خیلی دارم اذیت میشم
دوست عزیز انتظار دارید در این سن چه اتفاقی رخ بده ؟
شما فقط به یک نفر علاقه مند شدید و تمام.
در همین حد برای شما کفایت میکنه .
اینکه شما بدونید عشق واقعیه یا هوس به خودتون مربوط میشه .
ولی تا درک درستی از این احساسات پیدا نکردید نباید روی چنین مواردی تمرکز کنید .
تغییرات هورمونی سن بلوغ بسیار در بروز این احساسات موثره .
مشاوره روانشناسی تلگرامی:
سلام من ١١ سالمه من از یک پسر ١۴ ساله خوشم آمده من باید چیکار بکنم
سلام عزیزم این نشانه دوره بلوغ و نیاز نیست حس کنی عاشق شدی. بهترین کار بی توجهی و عدم برقراری رابطه حسی است. زیرا بسیار خطرناک است
دختر خواهرم از سن ۱۰سالگی عاشق یکی از پسر های فا میل شده بود و هنوز بعد از ۲سال این علاقه رو داره ودر این مورد با من مشورت کرده من باید چطور اون رو راهنمایی کنم لطفا کمکم کنید
سلام به شما دوست عزیز
او ممکن است عشق را به تعبیر کودکانه خود داشته باشد و یا تحت شرایط نوجوانی زودرس قرار داشته باشد و این دو موضوع مهم می باشند و نیاز است که شرایط او بررسی شود .
شما می توانید شنونده خوبی بدون سرزنش کردن او باشید و به او بیان کنید که احساساتش قابل احترام هست اما نیاز هست در آینده در زمانی که در جایگاه سنی و رشدی و اجتماعی اقتصادی مناسب خودش و کیس مورد علاقه اش قرار داشت در این مسیر تصمیم گیری کنند .
دقت کنید که در سن کودکی و نوجوانی ویژگی خیالپردازی و بزرگنمایی مشاهده می شود و همین موضوع باعث می شود که سالهای زیادی نوجوان خود را درگیر یک احساس رویایی قرار بدهد .
اگر این احساسات باعث کاهش تمرکز و یا تصمیم گیری های پر خطر و یا آسیب به شرایط درسی و یا روحی دختر خواهرتان شده است نیاز است به صورت حضوری او با روانشناس صحبت کند تا بتوانیم شرایط او را بررسی کنیم و در این زمینه به او کمک کنیم.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
سلام من ۱۱ سالمه چند وقتیه احساس افسر دگی میکنم.یعنی یکسالی هست من نمیتونم درس هامو درست بخونم همش احساس ترس دارم که ختنوادمو از دست بدم و نمی تونم کاری را انجام بدم واقعا بعضی وقت درباره ترسم که فکر میکنم سرم کوه درد میشه مادرم منو درک نمیکنه و هی گی. میده درس بخون درس بخون من واقعا دارم آزار میبینم لطفا راهنماییم کنید
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد نیاز هست که افکار و احساساتی که تجربه می کنید مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در این مسیر ترس های شما را بررسی کنیم و کمک کنیم تا بتوانید شرایط روحی بهتری را تجربه کنید بله با توجه به این شرایط روحی و علایم کاهش عملکرد طبیعی شما بخاطر این شرایط می باشد چون ذهن شما سرمایه گذاری زیادی بر این ترس ها دارد که بر دیگر عملکردهای زندگی می تواند تاثیر گذار باشد .
سعی کنید که با مادر صحبت کنید و بخواهید که برای شما شرایط مراجعه حضوری یا تلفنی را نزد روانشناس ایجاد کنند تا همکاران ما با بررسی دقیق شرایط به شما کمک کنند تا شرایط روحی بهتری را تجربه کنید .
سلام من دختر ۱۵ ساله هستم و یه پسر رو دو ساله که دوستش دارم و اینکه هنوز هم تو پارک همو میبینیم و فقط دورادور به هم لبخند میزنیم و حتی یبار هم باهم صحبت کردیم و اون هم منو دوست داره
من خیلی دوستش دارم و وقتی که نیستش بی قرارم و همش باید برم پارک تا ببینمش ولی پدر و مادرم مخالف دوست بودن من با یه پسر هستن
من نمیدونم باید چکار کنم چون از یه طرف پدر و مادرم مخالفن و از یه طرف من واقعا اون پسر رو دوست دارم
نمیدونم که دوستی با اون پسر برام مشکلی ایجاد میکنه یا نه ولی خیلی دوست دارم که شماره یه همو داشته باشیم
به نظرتون باید چکار کنم الان واقعا موندم سر دوراهی
شاید بگید که من بچه ام و درکی از عشق ندارم ولی واقعا خیلی چیزا رو تو این سن درک میکنم و میفهمم
اگه میشه لطفا بهم بگید که باید چکار کنم چون نمیدونم که این موضوع رو به مامان و بابام بگم یا هنوز زوده؟؟
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام هست و اتفاقا شما کودک نیستید و یک نوجوان هستید و در این سن گرایش به جنس مخالف کاملا طبیعی می باشد اما نیاز است که شرایط سنی خودت را نیز بررسی کنی چون اگر تنها بر مبنای یک لبخند و دیدن ظاهر و بدون در نظر گرفتن شرایط سنی و هدف این رابطه و بدون شناخت فرد مقابل بخواهید خود را وراد یک رابطه کنید می تواند برای شما آسیب زا باشد به همین دلیل شما با خیالپردازی زیاد و معنا دهی به این رفتارها به دلیل احساسی که خودت داری با تجربه زیاد این احساس روبرو می شوی و این مسیر برای شما با تمرکز زیاد همراه هست که می تواند باعث شود بر دیگر موضوعات مهم زندگیتان تمرکز را کاهش بدهد .
بهتر است در کنار احترامی که برای احساسات خود قائل هستی بدون خیالپردزای پیش بروی و اجازه بدهی در آینده در شرایط سنی مناسب و موقعیت احساسی بر مبنای شناخت پیش بروید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
سلام خوبی دختر من ۱۱ ساله اش هست نزدیک سه سال عاشق نمیدونم چه کار کنم از دروان بچه گیش هیچی نفمید روز به روز هم شدید میشه لطفا کمکم کنید
سلام به شما دوست عزیز
در این مسیر دقت کنید که بیشتر این صحبت ها خیالپردازی های کودکانه می باشد که با توجه اطرافیان شدت بیشتری پیدا می کند اما اگر این علایق بر روند زندگی او تاثیر منفی داشته است بهتر است به صورت حضوری دخترتان را به روانشناس ارجاع بدهید تا با خود او صحبت کنیم و بتوانیم بعد روانی این خیالپردازی را بررسی کنیم تا بتوانیم در جهت بهبود رشد در شرایط سنی خودش به کودکتان کمک کنیم.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۷۶۲
سلام . من یه دختر ۹ دارم که اخیرا احساس میکنم خیلی زود رنج شده و خیلی تند حرف میزنه ، اخیرا هم دارم میبینم که برای پسر همسایمون که حدودا ۱۶ سالشه و دخترم با خواهرش دوسته دلبری میکنه و فکر کنم پسره هم از احساس دخترم خبر نداره، این رفتار دخترم خیلی منو نارحت میکنه چون احساس میکنم دچار بحران بشه ، نمیدونم چیکار کنم اصلا بهش گوشزد بکنم یا نه ، میترسم که این رفتارهاش باعث بشه که به بلوغ زودرس برسه و براش بحران ایجاد شه ، لطفا کمکم کنید چیکار کنم
سلام به شما نگار جان
قابل درک هست که این رفتارها برای شما با نگرانی همراه می باشد اما دقت کنید که دختر شما کم کم وارد مرحله نوجوانی می شود و ممکن است توجه جنس مخالف برای او بیشتر اهمیت داشته باشد در کنار اینکه بخواهد فردی جذاب به نظر برسد و همچنین اینکه خیالپردازی هایی در این مسیر داشته باشد .
در مورد بهتر است سعی کنید که بدون سرزنش و توهین در زمان مناسبی در مورد احساسات باهم صحبت کنید و به او اجازه بدهید که به شما اعتماد کند و احساسات خود را با شما به اشتراک بگذارد و نسبت به دیدگاهای او و هدفش و انچه از خودش می شناسد او را راهنمایی کنید و اجازه بدهید که به این روابط فکر کند.
در مورد بلوغ زود رس نیز نیاز به بررسی دقیق شرایط او و صحبت با خودش می باشد .
بهتر است علایق دیگر دخترتان را نیز بشناسید مثلا کلاس های هنری ، ورزشی و… و سعی کنید که شرایط این محیط ها را ایجاد کنید تا از تمرکز او بر رابطه با این دوست کاسته شود در کنار اینکه بهتر است او دوستانی از هم جنس خودش داشته باشد .
سلام ممنون از پاسختون
حقیقتا جو خونوادگی ما خیلی سرده و اکثرا دعواست و متاسفا یا خوشبختانه خونواده پسره خیلی گرم و صمیمی اند و دخترم مدام خودشو با اونا مقایسه میکنه و علنی بهم میگه که کاشکی منم تو خونواده اونا بودم و منم دست و پا بسته هیچ جوابی واسه این حرفش ندارم چون منم از وضعیت خونوادگیم اصلا راضی نیستم ، من با دخترم رابطم خوبه ولی نمیدونم که چجوری قانعش کنم. بنظر شما دخترمو مجبور کنم که رابطشو با دوستش قطع کنه؟
سلام من از ۱۱ سالگی تا الان که ۱۴ سالم باشه عاشق دختر فامیلمون شدم و احساس میکنم که عشقم واقعی و بعضی موقع ها فکر میکنم که اصلا نمیتونم بعدا بدون اون زندگیمو ادامه بدم پیش اون خوشحال ترم خیلی شبا خوابشو میبنم ولی هیچ دختری رو حتی نگاه هم نمیکنم چون عاشق اونم.ولی واقعا احساس میکنم وقتی اونو میبینم قلبم تند تند میزنه و حتی درموردش با دوستامم حرف زدم پدر مادرم اصلا نمیدونم خیلی دوس دارم بهش بگم عاشقشم ولی هروقت میخوام بگم نمیتونم.واقعا خیییلی دوسش دارم هم سن خودم هست بنظرتون کار درستی هست که بهش بگم چون طاقت ندارم باید چیکار کنم ؟؟؟؟ لصفا جواب بدید
سلام.من پسر ۱۵ساله هستم.۲روزه که یه دختری رو در حد چند ثانیه دیدمش و چشم تو چشم شدم باهاش و همش بهش فکر میکنم،در حالی که هیچ نوع اطلاعاتی از سنش و محل زندگیش و … ندارم.قلبم تند میزنه و نمی تونم روی کاری تمرکز داشته باشم.دقیقا نمیدونم درونم چی میگذره؟٫نشانه های عاشق شدن رو توی اینترنت سرچ کردم و دیدم که احساسات من با اونا همخوانی میکنه.از این می ترسم که نمره هام بیاد پایین و…کلا داغون بشم و تا همیشه توی فکرش بمونم.همش به این فکر میکنم که به همون جایی که همدیگه رو دیدیم برم و اینقدر وایسم تا دوباره ببینمش و اصلا معلوم نیست که میتونم دوباره ببینمش یانه. باید چطوری رفتار کنم و چه قدر زمان طول میکشه تا بتونم اون تمرکز اول رو بدست بیارم؟
سلام من ۱۳ سالمه و عاشق یه پسر ۱۵ ساله شدم من خیلی دوسش دارم تا به حال با هم در ارتباط نبودیم اما من فقط از دور دوسش داشتم احساس میکنم اونم دوسم داره و وقتی مبخواد به من حرفی بزنه به دوستاش میگه که بیان به من بگن مثلا میگه یه روزی منو میبره خونشون و باهام بازی میکنه و از این جور حرفا من واقعیتش میترسم از این موضوع ولی بازم خیلی دوسش دارم یک سال با هم تو یه محله بودیم اما ما اسباب کشی کردیم اما من واسه دیدن دوستام میرم تو محله قبلیمون میبینمش بیشتر وقت ها واسه پسره میرم که فقط ببیننش اما خجالت میکشم که احساساتمو بهش بگم البته جرات همچین کاریو ندارم چون یه داداش بزرگ دارم اگه بفهمه با اون حرف بزنم منو میکشه من دوس دارم خودش بیاد بهم بگه که دوستت دارم اما من هر چی منتظر میمونم فایده نداره.پسر خیلی هیزی هستش اما من با این حال دوسش دارم الان من چیکار کنم که زود تر به هم برسیم واقعا دارم اذیت میشم
سلام به شما هستی جان
ببین عزیزم شما در سن نوجوانی قرار داری و در این سن از این به بعد گرایش به جنس مخالف را بیشتر تجربه خواهی کرد اما اگر بخواهی به این احساسات بیش از اندازه توجه کنی و سعی در پاسخ در این سن داشته باشی می تواند برای شما آسیب زا باشد .
اینکه این آقا بیان کرده شما را به خانه خودشان می برد و با شما بازی می کند جنیه جنسی دارد و می تواند برای شما آسیب زا باشد پس بهتر است سعی کنی از هرگونه تصمیم گیری هیجانی خوداری کنی و در کنار احترام به احساسات خودت در آینده در شرایط سنی بهتر به این احساسات پاسخ بدهی .
سلام من ۱۱ سالمه عاشق ىه پسر ۱۲ ساله شدم اونم منو گذاشت و رفت مامانم میدونه اما بابام نه نمیدونم چى مار کنم دارم دیوپه گیشم همش تو فکرشم
سلام به شما مژده جان
تجربه این احساس دوست داشتن در شرایط سنی شما یک امر طبیعی هست اما عزیزم در این مسیر بهتر است که به خودت فرصت بیشتری بدهی شما با وارد شدن به دوران نوجوانی این احساسات را بیشتر تجربه می کنی اما خب به دلیل این شرایط سنی عموما روابط دوام زیادی ندارد پس اگر بخواهی زیادی با این روابط درگیر شوی خب این باعث می شود که بیش از یک دوستی بر روی این روابط سرمایه گذاری کنی و خب این موضوع در زمان جدایی برایت با فشار روحی همراه می شود.
بهتر است در کنار احترام به احساسات خودت سعی کنی که به خودت فرصت بیشتری برای ادامه مسیر و تجربه و رشد و حتی تجربه دوست داشتن و دوست داشته شدن بدهی تا بتوانی در آینده در مورد این احساسات تصمیم گیری بهتری داشته باشی.
سلام دوستان یک دوست دارم که تغریبا از بچگی با هم دوست بودیم الان هم ۱۳ ساله با هم دوستم وقتی ۸ سالش بود بهم گفت که عاشق یکی از پسر های فاملشون شده تا ۱۰.۱۱سالگی درکی از عشق نداشت و فقط می دونست که مرد رویاهاش اون پسره اما وقتی ۱۲ ۱۳سالش شد معنی عشق رو فهمیده الان یک سالی هست که خواب و خوراکش شده گریه تو خانواده کسی رو نداره که باهاش حرف بزنه با من هم صحبت نمیکنه و حرف هاشو می ریزه تو خودش.
خیلی زود رنج شده، پرخاشگر شده، تمرکز و حواسی نداره پی کوچکترین بهانه میگرده تا گریه کنه و یه گوشه کز کنه، و همیشه دوست داره تنها باشه و اونی که همیشه شاگرد اول مدرسه بود الان کمی در درسش افت کرده و بد اخلاق شده ..
همهی دفتر خاطراتش در مورد عشقش هست.و این از همه بیشتر داغونش میکنه که نمی دونه این عشق دو طرفست یا نه و شاید درسال ۸یا۷ سال عشقش رو ببینه
و همه ی حرف هاشو می ریزه تو خودش.
و هرروز داره لاغری تر میشه و فقط گریه های شبونش آورمش میکنه
و داره هرروز مثل شمع آب میشه
خواستم بدونم که آیا عشقش واقعی یا یک حوسه بچگانه و چطوری میشه کمکش کرد
سلام به شما دوست عزیز
دقت کنید که شما بیان می کنید دوست شما وقتی ۸ سال داشت از دوست داشتن حرف زده است و این دوست داشتن در دوران کودکی حتی با یک توجه کوچک می تواند ایجاد شود و با خیالپردازی دوران کودکی این احساس را بزرگ کرده است و در زمان فعلی که در شروع نوجوانی هست و گرایش به جنس مخالف بیشتر می شود ممکن است بیشتر عاشق افکار و شخصیتی شود که آن را خیالپردازی کرده است و این خیالپردازی های بیش از اندازه می تواند باعث شود که او شرایط روحی سختی را تجربه کند و حتی با افسردگی که علایم آن نیز در دوست شما قابل مشاهده هست روبرو شود .
در این مسیر نیاز است که دوست شما به روانشناس مراجعه داشته باشند تا بتوانیم به ایشان کمک کنیم.
در سن نوجوانی گرایش به جنس مخالف بیشتر می شود اما با توجه به اینکه هنوز تا پایان نوجوانی هویت کامل شکل نمی گیرد وارد شدن به این روابط و احساسات می تواند آسیب زا باشد و مانند دوست شما تمرکز زیادی از فرد بگیرد که بر روند روابط اجتماعی و درسی او نیز تاثیر گذار باشد .
در کنار احترام به احساسات فرد باید به شرایط سنی و رشدی خودش نیز توجه کند تا بتواند مسیر رشدی بهتری را تجربه کند.
سلام من یه دختر۹ساله دارم الان چندماه است، درسش افت کرده میگم چرا گریه میکنه تایه روز اومد بهم گفت من همکلاسیم که پسرس هست ازش خوشم میاد من کتکش زدم باید چکارکنم واقعا دیگه خسته شدم
سلام به شما لیلی جان
نگرانی شما برای فرزندتان قابل احترام است اما اینکه از او دلیل بخواهید و بعد او را کتک بزنید خب این تنها باعث می شود او دیگر به شما اعتماد نکند در کنار اینکه خب احساسات چیزی نیست که با کتک زدن شما تمام شود.
بهتر است در اینگونه مواقع آرامش خود را حفظ کنید اما با توجه به سنین پایین دختر شما و افت تحصیلی که بیان می کنید نشان از این دارد که او شرایط روحی خوبی را تجربه نمی کند و در این مسیر بهتر است که زودتر شرایط مراجعه به روانشناس را برایش ایجاد کنید تا بتوانیم کمک کنیم در کنار پذیرش احساسات بتواند در مسیر رشدی خودش بهتر گام بردراد.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
سلام من ۱۳ سالمه و عاشق یه پسر ۱۵ ساله شدم اما تا به حال با هم حرف نزدیم و من حدس میزنم اونم دوستم داره به طور مستقیم بهم نگفته اما به دوستاش میگه که بیان به من بگن یه روزی منو میبره خونشون و باهام بازی میکنه و از این جور حرفا این موضوع منو ناراحت میکنه و اما من با این حال خیلی دوستش دارم این پسر خیلی هیزه و از همه دخترا خوشش میاد ولی من واقعا عاشقش شدم….الان من چیکار کنم رابطمون از راه دور نباشه و به هم نزدیک شیم محلمون هم یه کوچه از هم فاصله داریم ولی اصلا هم و نمیبینیم چون ما یک ماهی هست که دقیقا از اونجا اساس کشی کردیم ……و خلاصه اینکه منو راهنمایی کنید لطفا .
سلام به شما هستی جان
ببین عزیزم شما تازه وارد دوران نوجوانی شده اید و رد این سن گرایش به جنس مخالف بیشتر می شود و یان احساسات طبیعی هست اما دقت داشته باش که وارد شدن به این روابط می تواند برای شما آسیب هایی را نیز به دنبال داشته باشد مثلا اگر با این فرد به خانه آنها بروید ممکن است با مشکلاتی از نظر آسیب های جسمی و جنسی و بعد آسیب های روحی در این زمینه به شما وارد شود پس بهتر است دقت کنید که در کنار احترام به احساساتی که داری به این آسیب ها نیز توجه کنی مخصوصا اینکه ین فرد هدف خود را بیان کرده و در کنار اینکه شما نیز دیدگاه مثبتی را در مورد او بیان نمی کنید .
در سن شما بیشتر این احساسات به دلیل خیالپردزای و بزرگنمایی احساساتی که خودت داری هست پس بهتر است رد کنار احترام به احساسات خود اجازه بدهی در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر در مورد این احساسات تصمیم گیری کنید .
سلانم من یه دختر۱۲سالم افسرده شدم هی یه گوشه میشینمو یه آهنگ بیکلام غمگین را گوش میدم لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم آخه نه عاشق شدم شکست خوردم این مرض ولم نمی کنه همش سرمکوه درده همش خوابم یا بیدارم میشم غذا میخورمو یه آهنگ بیکلام غمگین گوش میدم واقعا دارم دیوانه میشم لطفا کمکم کنید
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد نیاز است که افکار و احساسات شما مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم در این مورد نظری را بیان کنیم اما این شرایط گوش دادن اهنک و درد ها و پر خوابی زیاد و پر خوری و نداشتن هدف می تواند نشان از شرایط روحی نامناسب شما باشد اما دقت کنید که اگر این تنها یک عادت باشد می توانید با تغییر برنامه زندگی خود شرایط بهتری را تجربه کنید .
برای ترک یک عادت نیاز به صبر و پشتکار می باشد اما ممکن است این شرایط نشان از افسردگی باشد .
سلام من ۱۳ سالمه و عاشق یک پس ۱۷ ساله شدم
که شدیدا به اون علاقه مند هستم
قبل از اون هم از یه پسر خوشم میومد اما کاملا این عشقم متفاوته
وی موضوع هست که من ۴ماهه که اونو ندیدم و خیلی بیقرارم
علاقه من نسبت به اون روز به روز بیشتر میشه
سلام به شما
ببین عزیزم احساساتی که داری قابل احترام هست اما شما یک دختر ۱۳ ساله می باشید و او نیز یک پسر ۱۷ ساله حتی اگر این احساس دو طرفه باشد و حتی امکان دیدار نیز بیشتر باشد این رابطه سازندگی لازم را ندارد و می تواند با آسیب های زیادی برای هردوی شما همراه شود چون شما در سن نوجوانی هستید و هنوز از نظر سنی و رشدی شرایط یک رابطه هدفمند را ندارید و اینکه بخواهید به امید اینده سالها نیز در یک رابطه بمانید بازهم آسیب های زیادی دارد چون تمرکز شما از مسیر اصلی خارج می شود در کنار اینکه مشخص نیست اینده هریک از شما چه مسیری را دنبال کنید و شرایط مانند خیالپردازی های شما پیش برود.
بهتر است در احترام به احساسات خودت از خیالپردازی و بزرگنمایی خوداری کنید و اجازه بدهید در اینده در شرایط سنی و رشدی بهتر در مورد این احساسات تصمیم گیری کنید.
سلام من ۱۱ سالمه و عاشق یه پسر که از من ۶ سال بزرگتره شدم و نمیدونم چرا اون نمیفهمه که عاشقش شدم و نمیدونم چه کار کنم.
سلام به شما دوست عزیز
احساساتی که داری قابل احترام هست اما عزیزم دقت کن که شما تازه دوران کودکی را تمام کرده اید و در اول نوجوانی هستی تجربه این احساسات یک امر طبیعی هست و تا پایان دوران نوجوانی و با رشد بیشتر ممکن است بارها ان را به شکل های مختلف تجربه کنید اما قرار نیست که تجربه هر احساسی بدون در نظر گرفتن شرایط سنی و رشدی خودت و فرد مقابل به ارتباط ختم شود .
پس بهتر است به خودت فرصت بدهی شما در شرایط سنی و رشدی مناسب زمانی که به هویت کامل رسیدی می توانی در مورد اینگونه احساسات تصمیم گیری کنید.
سلام من ۱۲ سالمه و عاشق یه پسر ۱۷ ساله شدم اونم منو دوست داره اما اختلاف سنی خیلی زیاد هستش و واقعا نمیدونم چیکار کنم بنظر شما ۵ سال اختلاف سنی خیلی زیاد هست؟؟
سلام.من تقریبا ۱۱ونیم ساله هستم نمیدونم چرا ۳روزه احساس میکنم از پسر عموم خوشم میاد اما اون ۸سال ازم بزرگتره لطفا بگین چیکار کنم تا میام کاری بکنم فکرم میره پیش اون لطفا راهنماییم کنید
سلام به شما هستی جان
شما دارید وارد پروسه نوجوانی می شوید و تجربه دوست داشتن جنس مخالف یک امر طبیعی هست و تا پایان نوجوانی بارها این احساسات را تجربه خواهید کرد اما نیاز است در احترام به احساسات خود به شرایط سنیتان نیز توجه داشته باشید و از خیالپردازی خوداری کنید .
قرار نیست با احساسات خود بجنگید آنها تنها یک سری احساسات هستند که می تواند به ذهن شما بیایند و بروند و قرار نیست که حتما برای این افکار و احساسات کار خاصی را انجام بدهید.
سلام من ۱۵ سالمه ومن یه پسر ۱۵ ساله رو دوس دارم البته مامانش دوست مامانمه وقتی کوچولو بودم باهاش بازی میکردم و الان بزرگ شده نمیاد خونه ما ووقتی من میرم مدرسه تو راه میبینمش وخیلی دوسش دارم ووقتی اونو میبینم انگار یه جوری میشم قلبم تند تند میزنه اون ۵ یا۶ سالمیشه منو ندیده یا الان من بزرگ شدم شاید صورت منو ببینه منو یادش نیاد ولی میدونه که دوست مامانش یه دختر داره هم سن اون من اونو انقدر دوس دارم که حتی خوابشو میبینم من میخواستم بهش بگم که دوسش دارم و علاقه خودمو بهش بگم ولی هم خجالت میکشم وهم میترسم که مامان و بابام بفهمن واعتمادشون نسبت بهمن از دست بدنالان باید چکار کنم لطفا راهنمایی بکنید منو؟؟و یه چیز دیگه یه دختر دیگه هم هس فامیل اون پسره هس و اون دختره هم هم سن اون پسره آسکانی دوسش دارم من خیلی میترسم میگم شاید اون زود تر از من بره بهش بگه که دوسش داره!ولی نمیدونم دوسش داره یانه ولی خیلی زیاد با هم رفت آمد دارن من باید چیکار کنم؟؟؟؟؟..
سلام به شما محدثه جان
احساساتی که داریم قابل احترام هست اما عزیزم دقت کن که شماها تنها ۱۵ سال دارید و هنوز برای وارد شدن به اینگونه روابط زود می باشد این احساسات را تجربه می کنید چون در سن نوجوانی قرار داری و گرایش به جنس مخالف و خیالپردازی در این سن افزایش می یابد در کنار اینکه هیچ گونه شناختی از زمان فعلی این آقا جز ظاهر و آنچه در گذشته و بچگی بوده است نداری و این یعنی بیشتر عاشق خیالپردازی های خودت شده ای .
بهتر است در احترام به احساسات خودت به شرایط سنی و رشدی که داری توجه کنی و اجازه بدهی در اینده در شرایط سنی و رشدی بهتر در مورد این احساسات تصمیم گیری کنید.
سلام من ۱۵ سالمه چندروزیه که به یک پسرخارجی که ۲۰ سالشه دوست شدم ما از طریق پیامت باهم در ارتباط هستیم من به اون علاقه مند شدم و حسم رو بهش گفتم اما از نظر اون عشق بین ما غیرممکنه اون گفته فاصله سنی زیادی داریم و خیلی ازهم دوریم اما همش بی قرارشم منتظر پیامش میمونم بهش وابستم تمام روزمو با دیدن عکساش میگذرونم اهنگ مورد علاقشو گوش میدمو با فکرش میخوابم بنظرشما این عشق میتونه ممکن باشه؟یا فقط بخاطر سنمه
سلام به شما دوست عزیز
ببین عزیزم شما در سن نوجوانی قرار دارید و این روابط حتی مجازی آن می تواند باعث ایجاد وابستگی شود تا زمانی که شما شرایط سنی و نوع روابط در سن خودتان را در نظر نگیرید این باعث می شود که درگیری فکری بیشتری در این زمینه برای شما ایجاد کند و تمرکز شما از مسیر اصلی زندگیتان خارج می شود .
بهتر است به خودتان فرصت بیشتری بدهید تا در آینده در شرایط سنی و رشدی مناسب زمانی که به هویت کامل تری رسید بر مبنای شناخت در دنیای واقعی در این مورد تصمیم گیری داشته باشید .
من ۱۱ سالمه و از پسری خوشم اومده و بی دلیل دوسش دارم نمیدونم باید چیکار کنم و میترسم هم به مادرم بگم
سلام به شما دوست عزیز
تجربه این احساسات در سن شما طبیعی هست اما در این مسیر دقت کنید که شما تازه وارد نوجوانی شده اید و قرار نیست تجربه هر احساسی با رفتاری همراه شود . در این مسیر بهتر است در کنار احترام به احساساتی که دارید به خودت فرصت بیشتری بدهی در اینده در شرایط سنی و رشدی بهتر زمانی که به هویت کامل تری رسیدید و این احساسات توانست مسیر هدفمند تری را طی کند می توانید در مورد این احساسات تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
سلام من ۱۵ سالمه و دوستی دارم که از خودم حدود یک سال و نیم کوچیک تره. اون باپسری دوست شده و شب و روزش شده اون من این قیضه رو چندین هفته پیش فهمیدم که داش باهاش حرف میزد و راه می رفت و امروز هم عکس کادوهاش و چت هاشو گذاشته بود . مامان و بابش نمیدونن. اون یکی از صمیمی ترین دوستان منه و دوست ندارم بهش وسیبی برسه و از صیمم قلبم دلم واسش میسوزه چون تو سن حساسی هست . من الان فقط میدونم دارع آینده اش رو خراب میکنه . اما امروز که عکسا دیدم یک حسی درونم که میگه به خوانواده اش بگو . شاید بتونن کمکش کنن اما دودلم که نکنه ازمن متنفر بشه آخه خیلی دوستش دارم و خیلی صمیمی هستیم .به نظر شما چیکار کنم؟؟
سلام به شما عزیزم
نگرانی شما برای دوستت قابل احترام هست اما در این مسیر شما بهتر است وارد نشوید و اگر از شما سوالی کرد در احترام به احساسات او نظر شخصی خودتان را بیان کنید و تصمیم گیری را بر عهده خود او بگذارید .
در این مسیر ممکن است واکنش های خانواده با مشکلات زیادی برای او همراه شود پس در این مسیر بهتر است که اجازه بدهید خود او تصمیم گیری کند و اگر مایل بود در این مورد به خانواده اطلاع دهد و یا می توانید او را تشویق به بیان این موضوع کنید اما اینکه خودتان به آنها بیان کنید خیر بهتر است این کار را انجام ندهید .
سلام من ۱۲ سالمه یه پسریو دوست دارم ولی خودش نمیدونه
اونم منو دوس داره ولی خوب الان مشکل من اینه که نمیدونم بهش بگم دوسش دارم یا نگم؟
سلام به شما عزیزم
احساساتی که داری قابل احترام هست اما بهم بگو که این آقا چند سال داره؟ چرا فکر میکنی اونم تو رو دوست داره؟ این فرد رو از کجا میشناسی؟ و اینکه هدف از بیان این احساس و ارتباط با او چیه؟
من دخترم و ۱۳ سالمه یکی از پسرای
فامیل خوشم آمده این هفته هم که
به خاطر کاری دوسه بار رفتیم خونشون
این حس بیشتر شده و فکر درگیره
الان من باید چه کار کنم لطفاً کمکم کنید
سلام به شما عزیزم
خب تجربه دوست داشتن و حتی تمایل به دوست داشته شدن و مورد توجه جنس مخالف بودن در سن شما یک امر طبیعی هست اما در این مسیر در کنار احترام به احساساتی که تجربه می کنی نیاز است که به شرایط سنی و رشدی خودت هم توجه داشته باشی چون اگر بخواهی با خیالپردزای زیاد و یا معنادهی به رفتارهای فرد مقابل براساس احساسات خودت پیش بروی خب این احساس معمول برایت درگیری فکری زیادی ایجاد می کند اما اگر در کنار احترام به احساسات خودت بپذیری که این یک تجربه در مسیر رشدی شما هست خب می توانی در اینده در شرایط سنی و رشدی بهتر به این احساسات پاسخ دهی هدفمند داشته باشید که برای شما سازندگی را نیز به دنبال داشته باشد.
سعی کن برای زندگی روزانه خودت برنامه ریزی داشته باشی و اولویت ها و علایقت را بشناسی و در برنامه روزانه خود قرار بدهی چون بیکاری و بی هدفی باعث می شود که تمرکز بیشتری بر این احساسات و روابط بیش از میزان لازم آن قرار داده شود.
سلام من ۱۱ سالم است و عاشق یک پسر ۱۲ ساله شدن من اون را در کلاس قران دیدم و از وقتی که دیدمش احساس خوبی باهاش دارم و اون خیلی قشنگ باهام حرف میزد و واقعا هم دیگه را دوست داشتیم از وقتی که کلاس تعطیل شده من خیلی دلم براش تنک شده واقعا دارم اذیت میشم باید چیکار کنم لطفا کمکم کنید
سلام به شما فاطمه جان
تجربه این دوست داشتن و احساسات کاملا طبیعی هست و نشان می دهد که شما وارد سن نوجوانی شده اید اما در این مسیر اگر بخواهی تمرکز زیادی بر این روابط و احساسات بگذاری خب در این دوران با مشکلاتی مواجهه می شوید .
به عنوان یک احساس اجازه بده این احساسات را تجربه کنی اما قرار نیست حتما برای این احساسات کار خاصی انجام بدهی .
سلام خسته نباشید
میگم که من از سن خیلی کمی عاشق شدم و هنوزم عاشق میشم ۱۴ سالمه و فکر میکنم از سن ۷ سالگی شروع شد و رابطه ی خوبی با پدر و مادرم ندارم و اصلا هم دوست ندارم آنها متوجه بشوند به نظر جون این عادت را چطور کنار بگذارم میدونم که این احساسات اثرات بلوغ ولی خب … نمیدونم چه کار کنم ؟ این عاشق شدنم داره بهم آسیب می رسونه
سلام به شما سارا جان
ببین عزیزم شما وارد سن نوجوانی شده اید و خب تجربه احساس دوست داشتن و تمایل به دوست داشته شدن و مورد توجه جنس مخالف بودن یک امر طبیعی هست اما اگر بخواهید سرمایه گذاری روانی زیادی بر این روابط کنید خب این می تواند آسیب زا باشد در این مسیر در اول بهتر است که دلایل شما برای این روابط بررسی شود و همچنین دلایلی که بیان می کنید روابط خوبی با پدر و مادر ندارید چون این موارد باهم در ارتباط می باشد در کنار اینکه اطلاعی هم در این زمینه اگر دوست داشتی به ما بده که اولویت های زندگیت در زمان فعلی چیست تا بتوانیم باهم بیشتر صحبت کنیم.
سلام سجاد هستم
من ۱۷ سالمه و عاشق یه دختر ۱۱ ساله شدم فکر میکنم عشق واقعی هست و از روی هوس نیست من ۱۳ سالگی دیوانه وار عاشق یه دختر شدم و بهش نرسیدم والان ک فکر میکنم خیلی مشکل پیش میومد اگه با اون دختر بودم والان خدا رو شکر میکنم ک بهش نرسیدم .
اما الان مثل اون موقع نیست دختر رو خیلی دوست دارم اما اگه جواب دختر هم منفی باشه پذیرش دارم .
لطفا بگید که با دختر وارد رابطه عاطفی بشم یا باید چند سالی صبر کنم .
چجوری دل یه دختر ۱۱ ساله رو به دست بیارم؟
سلام به شما آقا سجاد
احساساتی که دارید قابل احترام هست و حتی قرار نیست که به احساس دوست داشتن شما برچسب هوس زده شود اما در این مسیر نیاز است که به شرایط سنی و رشدی خودتان و این خانم توجه کنید چون خود شما در سن نوجوانی قرار دارید و این خانم حتی ممکن است هنوز به سن بلوغ هم وارد نشده باشند پس اینکه در این سن وارد ارتباط شوید می تواند برای هردوی شما با درگیری فکری و تمرکز زیادی همراه شود و این می تواند آسیب زا باشد.
تجربه دوست داشتن و تمایل به دوست داشته شدن اصلا چیز بدی نیست اما نیاز است که بتوانید به خودتان فرصت بدهید تا در اینده در شرایط سنی و رشدی بهتر در مورد این احساسات تصمیم گیری کنید.
در مورد فرد قبلی هم خب شما براساس شرایط آن سن و زمان آن احساس را داشته اید و خب با بزرگ تر شدن اینکه دیدگاه و معیارها تغییر کند یک امر کاملا طبیعی می باشد.
سلام من ۱۲ سالمه عاشق دختری ۱۴ ساله شدم
من حتی خوابش هم میبینم خیلی دوسش دارم و…..
الان چی کار کنم چی کار نکنم هم نمیدونم……
سلام به شما آقا صدرا
تجربه عشق و دوست داشتن جنس مخالف با شروع نوجوانی شدت بیشتری می گیرد و این کاملا طبیعی هست و نشان میدهد که شما در مسیر آماده شدن برای دوران نوجوانی و تشکیل یک رابطه هدفمند در آینده می شوید. اما خب نیاز است که به شرایط سنی و رشدی خودت هم توجه کنی چون خیالپردازی بیش از اندازه می تواند باعث شود در شدت بیشتری این احساسات را تجربه کنی و به همین دلیل هم ممکن است درگیری ذهنی زیادی با این موضوع داشته باشی حتی در زمان خواب
بهتر است به خودت برای پاسخ به این احساسات وقت بیشتری بدهی . قرار نیست کار خاصی انجام بدهی بلکه بهتر است این احساس را به عنوان یک حس بپذیری و براساس شرایط و اولویت های زندگیت حرکت کنی.
سلام من ۱۲ سالمه وعاشق یک دختر ۱۰ ساله شدم من دیوونه شدم همش تصور میکنم که با اون یک زندگی اروم وخوب تشکیل دادم نمی دونم باید چی کار کنم حتی داره رو درس هامم تاثیر میگذارد لطفا راهنمایی کنید
سلام دوستان خواهشا منو راهنمایی کنید
من دوازده سالمه و عاشق یه پسر شونزده ساله شدم خیلی دوسش دارم همش بهش فکر میکنم دیوونشم ولی اون هیچ حسی نسبت بهم نداره من حتی یک لحظه نمیتونم بهش فکر نکنم همش دلتنگشم حتی بعضی مواقع از دلتنگیی میشینم گریه میکنم وقتی میبینمش خیلی استرس میگیرم نمیدونم بهش بگم عاشقتم یانه من از ۱۱سالگی این حسو نسبت بهش دارم
سلام به شما فاطمه جان
ببین عزیزم تجربه احساس دوست داشتن و حتی تمایل به دوست داشته شدن از سمت جنس مخالف اصلا چیز بدی نیست اما خب در این مورد نیاز است که شما به شرایط سنی و رشدی خودت هم توجه داشته باشی چون شما تازه در اول نوجوانی قرار داری و اگر بخواهی خودت را بیش از اندازه درگیر این مسائل کنی خب این می تواند باعث شود که از موضوعات مهمی چون درس خواندن دور شوی.
بهتر است در کنار احترام به احساساتی که داری به خودت فرصت بیشتری بدهی تا در اینده و بعد از دوران بلوغ در مورد این احساسات تصمیم گیری کنید.
سلام من ۱۵ سالمه و نزدیک یه ساله من عاشق دختر عموم شدم اون ۱۱ سالشه
هر دقیقه فکرم پیش اونه یعنی اگه خودمو سر گرم نکنم با چیزی
از شدت فک کردن دلتنگی گریم میگیره
ما تو تهران زندگی می کنیم ولی اونا تو تبریز
حدودا هر ماه یه هفته اینا میریم تبریز و اونجا میبینمش بعد به غیر از دیدن حداقل هروز باهاش نیم ساعت چت می کنم
هر موقعه ام که میبینمش بیشتر به جای حرف زدن باهم چت می کنیم
یا بیشتر اوقات با هم بازی می کنیم
الان نمی دونم این عشق هوسه یا برام زوده یا اصلا بهش چیزی بگم یا نه
ممنون میشم کمکم کنید ؟
سلام وقت بخیر من هلیا هستم و ۱۱ سالم است من در ماه محرم در هیئت سینه زنی یه طبل بزرگ خریدم بعد دادم که پسر عموم باهاش بزنه اونم یه دوستی داشت که اونم ۱۱ سالشه بعد هم سن منه من خیلی دوستش دارم تازه چند بارم مریض شدم براش شبا همش گریه میکنم براش دوست دارم ببینمش ولی پدر و مادرم حتما اجازه نمیدن بعد منم میدونم اونم دوسم داره حالا من روز آخرین روز عاشورا است حالا من دلم براش تنگ شده و خیلی مربض شدم حالا شما بگید من چکار کنم
سلام به شما هلیا جان
ببین عزیزم احساساتی که داری قابل احترام هست اما عزیزم در هرصورت شما نیاز است به شرایط سنی خودت و این آقا هم توجه کنید چون در هرصورت اگر بخواهی بیش از اندازه خود را درگیر این روابط کنی این باعث که خب فشار روحی زیادی را تجربه کنید در صورتی که تجربه این احساسات یک امر طبیعی هست و نیاز است که شما آن را از خودت بپذیری و اجازه بدهید در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر به این نیاز پاسخ بدهید.
من یه دختر ۱۱سالعم که عاشق یک پسر ۱۵ ساله شدم ینی این علاعم عادیه اخه من حتا به خودم میگم که الان به روی کسی نیارم چند ساله دیگه که بزرگتر شدم قضیرو مطرح کنم تا باهاش مخالفت نکنند دیگه کار هر شبم شده گریه اگه بخوابمم خواب اونو میبینم ولی اون هنوز خبر دار نی چیکار کنم بچز اینکه بگید علاعمش عادیه ترو خدا کمکم کنید بگید چطوری مطرحش کنم
سلام به شما نازنین جان
ببین عزیزم شما اگر نخواهی به شرایط سنیت توجه کنی خب در هرصورت در این مسیر با مشکل مواجهه می شوید چون در هرصورت شما تنها یازده سال دارید و خب این آقا هم ۱۵ سال و خب در این شرایط نمی توان برای آینده تصمیم گیری کرد .
این شرایط هرچند که برایت سخت باشد اما نیاز است که برای پاسخ به بعضی از احساسات زمان بیشتری به خودت بدهی.
هرچقدر بیشتر با خیالپردازی و تمرکز بر این احساس پیش بروی خب شرایط روحی سخت تری را نیز تجربه می کنید در حالی که اگر بدانید این تنها یک قسمت از زندگی شما هست خب می توانید به بقیه مسیر زندگی نیز توجه کنید.
سلام من کوثر هستم ۱۳ساله من یک سالی میشه عاشق پسر خاله ام هستم پسرخاله ام ۱۴ سالشه اسمش علیرضا هست خودش هم خبر نداره یک روز خوابش رو هم دیدم تو مدرسه همدیگه رو بغل میکردیم و بوس میکردیم خیلی عاشقشم نمیدونم چیکار کنم؟
سلام به شما کوثر جان
ببین عزیزم شما با وارد شدن به سن نوجوانی تمایل و گرایش بیشتری به جنس مخالف را تجربه می کنید و خب این یک امر کاملا طبیعی است تا کمک کند تا بتوانید مسیر رشدی بهتری را طی کنید و در آینده تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
در این مورد خب حتی خواب دیدن برای پاسخ به احساسات شما می باشددر این مسیر در کنار احترام به احساسات خودت بهتر است که به شرایط سنی و رشدی که هردویتان دارید هم توجه کنید و سعی کنید به خودتان فرصت بیشتری بدهید تا در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر در مورد این احساسات تصمیم گیری کنید.
در هرصورت داشتن برنامه ریزی می تواند کمک کند تا از تمرکز افراطی بر این موضوع کاسته شود.
سلام من یه دوست دارم که عاشق یه پسر ۱۲ ساله شده خودش ۱۱ سالشه نمی تونه به مادر و پدرش بگه خیلی میترسه و این موضوع رو فقط به من گفته من باید چکار کنم خیلی ناراحته درسامو نمیخونه همش نمره بد میاره تو مدرسه و همینطور خیلی ناراحته من باید چکار کنم میشه راهنمایی کنید
سلام به شما دوست عزیز
نگرانی شما برای دوستت قابل احترام است اما عزیزم دوست شما بیش از اندازه بر این موضوع تمرکز کرده است و خب این می تواند برایش با فشار روحی زیاد و کاهش عملکرد در شرایط درسیش همراه شود.
او نیاز است که در کنار احترام به احساساتی که دارد به خود برای پاسخ دادن به این نیازها زمان بیشتری بدهد در این حالت می تواند شرایط رشدی و روحی بهتری را تجربه کند.
بهتر است او را تشویق به مراجعه به روانشناس به صورت حضوری یا تلفنی کنید در هرصورت نیازی نیست تا زمانی که آمادگی ندارد این موضوع را بیان کند اما می تواند در مورد احساسات خود با یک متخصص صحبت کند .
سلام من زهرا هستم ۱۱ سالمه و عاشق یه پسر ۱۴ الی ۱۵ ساله شدم
پسره برادره همکلاسیه منه و منم دوسش دارم
پسره بامن خوب رفتار میکنه گاهی اوقات طرف منو میگیره و منو خوب صدا میکنه
این علاقه من نسبت به اون روز به روز داره بیشتر میشه، ولی من نمیدونم چطوری بهش اعتراف کنم
احساس میکنم اونم منو دوست داره باهام خوش رفتاره
چندبارم خوابشو دیدم ولی نمیدونم چکار کنم که اونم بیشتر به من علاقه مند شه
لطفا کمکم کنید دارم دیوونه میشم
سلام به شما زهرا جان
ببین عزیزم احساساتی که به این آقا داری قابل احترام هست اما اگر بخواهی خودت را دائم با این افکار و احساسات زیاد درگیری کنی این باعث می شود که تمرکز شما از موضوعات مهم زندگیت در این شرایط سنی کاهش یابد .
بهتر است در کنار احترام به احساساتی که داری سعی کنی از خیالپردازی خوداری کنی و برای زندگی روزانه خودت برنامه ریزی داشته باشی و تصمیم گیری در مورد یک سری از مسائل را به آینده و شرایط سنی و رشدی بهتر واگذار کنی.
سلام من ۱۰ سالمه و کلاس رباتیک میرم ( از ۹ سالگی کلاس رباتیک میرفتم یعنی یک سال) بعد من اونجا تک دختر بودم و همه پسر بودم اونجا عاشق یک پسر شدم تا الان تو فکرشم یه حسی به من میگه این عشق واقعیه. اون پسر همسن منه
از طرف دیگه ای پسر داییم که ۱۳ سالشه عاشق من شده و میگه بزرگتر شیم میاد خاستگاریم… پسر داییم خیلی به من پیام میده که من دوست دارم و این حرفا… هیشکی نمیدونه پسر داییم منو دوست داره مخصوصا بابام چون خــــــیلی از پسرداییم بدش میاد… خب بگید الان من باید چیکار کنم به خدا قسم همه ی اینا را راست گفتم.
سلام به شما رایحه جان
ببین عزیمز احساساتی که تجربه می کنی قابل احترام هست اما اگر بخواهی از این سن خودت را درگیر این روابط و این احساسات بیش از اندازه کنی خب این باعث می شود که از اولویت های اصلی زندگیتان که درس خواندن می باشد دور شوی.
در هرصورت برای تصمیم گیری در مورد این مسائل نیاز است که شما اجازه بدهید دوران نوجوانی هم برای خودت و هم فرد مقابلت طی شود چون در آینده با هویت کامل تر می توانید تصمیم گیری بهتری هم داشته باشید .
سلام من۹ سالمه و عاشق یک پسر۱۱ ساله شدم.وقتی میخوام بهش بگم دوست دارم لکنت میگیرم چیکار کنم
سلام به شما لیندا جان
ببین عزیزم اینکه شما بخواهید در سن ۹سالگی وارد این روابط شوید را به هیچ عنوان به شما توصیه نمی کنم ردر هرصورت نیاز است که به خودت فرصت بدهی تا در آینده در شرایط سنی و رشدی بالاتر در مورد این روابط تصمیم گیری کنید.
وبعد شم اون یه روز میخواست بهم بگه و نگفت حدس اینه که اونم منو دوست داره من فقط ۲ بار اونو رو دیدم آاما خوب ابزار علاقم زیاده انگار قبلا باهم زندگی کردیم ومن خیلی خوب میشناسمش.درسامم عالیه و میترسم به مامان بابا بگم فقط به خالم و دوستام گفتم خالم میگه ااکیه
سلام خسته نباشید من از ۱۰سالگی عاشق یه دختر شدم که آلام من ۱۳سالمه و اون ۱۰ و نشونه هایی ازش میبینم که انگار من رو دوست نداره و نشونه های دیگری میبینم که انگار از ته دل عاشقمه واقعا نمیدونم چیکار کنم ،کلمه عشق رو هم خوب درک میکنم شاید با خودتون بگین من بچم ولی درکم در این حد هست .لطفا راهنماییم کنید
سلام به شما آقا امیر علی
احساساتی که دارید قابل احترام است اما این مسیر اهمیت دارد شما به شرایط سنی و رشدی خودتان و فرد مقابل نیز توجه کنید بهتر است برای تصمیم گیری در این مسائل اجازه بدهید هردوی شما دوران نوجوانی را سپری کنید و در شرایطی با هویت کامل تر در مورد این موضوع تصمیم گیری کنید.
سلام من ۱۲ سالمه راستش یه چند وقتیه که از پسر که فامیله و ۱۴ سالشه خوشم میاد چیکار کنم لطفا کمکم کنید
سلام به شما بینتا جان
ببین عزیزم با وارد شدن به دوران نوجوانی تجربه دوست داشتن جنس مخالف و توجه و گرایش به ارتباط بیشتر می شود تا شما آماده شوید در آینده زندگی مشترک را تجربه کنید.
در این مسیر در کنار احترام به احساسات خودتان اهمیت دارد که به شرایط سنی و رشدی خود نیز توجه کنید و فعلا تمرکز خود را بر اولویت های این شرایط سنی قرار بدهید در آینده می توانید در شرایط سنی و رشدی بهتر هم برای شما و هم این آقا در مورد این احساسات نیز تصمیم گیری داشته باشید.
سلام به همه
من عاشق دختر عمه ام شدم.
اون بعضی وقت ها دست منو میگیره میخوام بهش بگم دوستش دارم الان عاشقش شدم کم نشده تازه بیشتر هم شده میخوامش
چجوری بهش بگم ؟
یه شب داشتیم میرفتیم خونه باهام یه *خداحافظی کرد با لحن عاشقانه از اونجا فهمیدم دوستم داره.*
من حاضرم هرچی دارم رو بدم و اونو بگیرم
از ته قلبم عاشقشم و دوستش دارم براش میمییییرم
فامیلمون همشون میگن شما دوتا با هم ازدواج میکنین
واقعا اینجوریه ؟
فقط میخوام به هم محرم بشیم. همین !
—————————————————————————————————
لطفا کمکم کنین چجوری بهش بگم عاشقشم ؟
سلام به شماآقا امیر عباس
احساساتی که دارید قابل احترام است اما اگر در سن نوجوانی قرار دارید بهتر است که به خودتان و ایشان فرصت بیشتری بدهید و در آینده در شرایط سنی و رشدی بهتر در مورد این رابطه تصمیم گیری کنید.
اینکه آینده چه اتفاقی رخ می دهد را ما نمی دانیم و نیاز است که خودتان نیز برای آینده در آینده تصمیم گیری کنید.
سلام من یک دختر ۱۱ساله هستم و عاشق یه پسر ۱۲ ساله شدم چی کار کنم تو این هفته چند بار دیدمش نمی دو نم باید چیکار کنم
سلام به شما سوفیا جان
ببین عزیزم شما تازه در سالهای اولیه نوجوانی هستید و نیاز است که به خودتان اجازه بدهید که در کنار تجربه این احساسات مسیر رشدی را طی کنید چون اگر بخواهید تمرکز بیش از اندازه بر این احساسات بگذارید این باعث می شود که مسائل مهم زندگیتان در این شرایط سنی مثل شرایط درسی تحت تاثیر قرار گیرد.
برای تصمیم گیری در مورد یک سری از موارد نیاز است که شرایط اولیه آن وجود داشته باشد در مورد احساسات عاطفی و ارتباط نیز نیاز به شرایط سنی و رشدی می باشد تا بتوان یک ارتباط سازنده را تجربه کرد.
سلام من یه دختر ۱۱ ساله هستم و عاشق یک پسر ۱۳ ساله شدم که خانواده هامون باهم دوست بودن ولی دعوا کردن و من دیگه شیاد اصلا اون رو نبینم اما خیلی دوستش دارم و اون هم منو دوست داره و جفتمون فهمیدیم خیلی بهش فکر میکنم اصلا نمیتونم اهنگ غمگین گوش کنم تروخدا باید چیکار کنم
سلام احساسات شما ناشی از تغییرات هورمونی است که در سن شما رخ می دهد و با دوست داشتنی که منجر به ازدواج و یک رابطه می شود متفاوت است. سعی کنید روی اهداف و موفق خود تمرکز کنید.
سلام دخترم ۱۰ سالمه .ما داخل شهرستان یه گروه مذهبی داریم و چون مدرسه ی ما در شهرستان از همین نام هم دخترانه هست هم پسرونه باید میرفیتیم استودیو تعداد زیادی هستیم ولی سرپرست گروه ۱۲ نفر رو انتخاب کرد که من هم جزو اون بودم یه پسر رو دیدم ۱۲ یا ۱۱ سالش بود چشم تو چشم شدیم زمانش یه ماه پیش بود حالا من همش تو فکرشم و نمیتونم پاکش کنم چون دوسش دارم و فکر کنم حس اون هم اینطوره
من قبلا ۴ بار این تجربه رو داشتم ولی این یکی فرق می کنه
میشه راهنمایی کنید؟؟
سلام این حس به دلیل بلوغ است و با احساس عمیق در رابطه متفاوت است. ذهن خود را درگیر نکنید
سلام من ی پسر ۱۵ ساله هستم و زیاد افسرده و احساس تنهایی میکنم همش دوست دارم که تنها باشم و تنها زندگی کنم رفتارم خیلی عجیب شده پرخاشگر شدم و زود عصبی میشم افسردگی و ناراحتی هامو تو خودم میریزم از یک طرف هم دختر عمم که ۹ سالشه منو خیلی دوست داره منم دوسش دارم و عاشقشم و پاتقمون شده خونه مادربزرگم وقتی میره خونه مادربزرگم بهم پیام میده کی مای یا منتظرتم از این حرفا از یک طرف هم میگم هنوز خیلی زوده باید برای هدفام برنامه ریزی کنم ولی مغزم خیلی مشغوله حتی پدر و مادرم بهم میگن حواست کجاست تو که هنوز ۱۵ ساله چرا اینقدر مغزت مشغوله خلاصه نمیدونم چیکار کنم لطفاً راهنمایی کنید
سلام شما باید برای درمان افسردگی اقدام کنید از طرفی به نظر میرسد درگیر وسواس فکری نیز باشید. احساس عشق در سن شما یک واکنش هورمونی است و برای ایجاد رابطه پایدار یا موفق کافی نیست
من ۱۰ سالم بود تو محرم با دختر داییم عاشق یه پسره شدیم اونا رو ماشین ما همیش قلب میکشیدن و یه بار دعوامون شد اونا مارو زدن ما هم اونارو زدیم اون پسره تا من و دختر داییم و میدی. بت چرخش همش خود شیرینی میکرد و نگاه های عجیبی داشت و تا ما،رو میدید یجوری رفتار میکرد که مثلا داره به ما بی توجهی میکنه و همش با پسر عمو هاش میرفتن بالا پشتبون خونشون مارو دید میزدن و ما تا اونارو میدیم سری اونا باهم حرف میزدن که مثلا به خاطر ما نیومدن یا ما تو حیاط دچرخه بازی میکردیم اونا بالا پشتبونشون ما رو دید میزدن و میخندیدن اقای مشاور این پیر ایا مارو دوست داره یانه ؟ لطفا جوابمو بدین و الان ما تو یه شهر دیگه هستیم
سلام در سن شما دختر ها و پسرها به دلیل بلوغ و حس کنجکاوی نسبت به هم احساس دارند و با احساس عشق و دوست داشتن در سنین بلوغ فکری ۲۵سالگی متفاوت است.
سلام من ۱۲ سالمه و یک ساله عاشق یک پسر ۱۷ ساله شدم من اصلا زیاد نمیبینمش و اونم منو نمیشناسه ولی همش دارم بهش فکر میکنم اولش فکر کردم فقط کراش زدم ولی الان دیگه حتی بجز اون به کسی دیگه ای هم فکر نمیکنم خیلی سعی کردم تمومش کنم ولی نمیشه همش میخوام رو درسام تمرکز کنم ولی حواسم پرت میشه پدر و مادرم هم جوری هستن که نمیتونم حتی به یک پسر نگاه کنم با اینکه میدونم شانسش کمه ولی بازم ادامه میدم میخواستم صبر کنم تا بزرگتر بشم ولی دیگه نمیتونم نه الان میتونم کاری کنم و نه میتونم صبر کنم لطفا کمکم کنیم چیکار کنم ازچه راه حلی استفاده کنم؟؟!!!
سلام احساسات شما را درک میکنم. چه ویژگی هایی سبب شده شما عاشق ایشان بشوید؟
لطفا کمکم کنین چیکار کنم از چه راه حلی استفاده کنم؟ همش میخوام رو درسام تمرکز کنم ولی حواسم پرت میشه
فاطمه زهرا هستم ۱۲ سالمه بالا گفتم
سلام از نوروتراپی مرکز استفاده کنید تا بدون نیاز به دارو درمان شود
سلام
من یه دخترم ۱۳ ساله ام
راستش من دو سال شده که پسرعموم رو دوست دارم. اون ۱۵ سالشه. نمیدونم چجوری توصیف کنم
ولی همه چی از اون بچه شروع شد که داشتم میبردم پیش باباش. من باهاش چش تو چش شدم و وقتی برگشتم خوردم بهش و ……
حالا هم میخوام بهش بگم چون واقعا فهمیدم که منو دوست داره البته خودش بهم نگفته.
میترسم اگه بهش بگم بره به بقیه بگه.
ولی با خودم گفتم اگه قسمش بدم این کارو نمیکنه.
ما باهم خیلی رفت آمد نداریم.
ولی یه جوری تو چشام زل میزنه انگار(چشام سگ داره)
دراین حد.
حالا لطفا بهم بگید که بهش بگم اخه واقعا دوسش دارم.
یعنی در حدی دیوونشم.
میمیرم واسش…….
سلام پسر من یازده سالشه و از یکی از دخترهای فامیل خیلی خوشش اومده میگه دعا میکنم ازدواج نکنه این خانم دانشجو حس بچگی میدونم میخوام بدونم چه راهی هست که فکرش عوض کنم؟ممنون از راهنماییتون
سلام باید روی اهداف خود تمرکز کنید این احساسات در تمام افراد در ین شما رخ می دهد و هورمونی است
من ۱۰ سالمه و عاشق یه پسر ۱۵ ساله شدم هروقت اونو میبینم دست و پامو گم میکنم اون تاحالا من رو ندیده و من رو نمیشناسه اما من همیشه از پشت پنجره رفتارش رو زیر نظر دارم اون واقعا شبیه خودمه رفتارش کاراش فقط پسره ۳ هفتس عاشق شدم نمیدونم چیکار کنم دوستام میگن اگه عاشق شدی و اون تورو نمیشناسه و نگرانی که عاشق یه دختر دیگه شه باید کاری کنی که اونم عاشقت بشه اما من به خاطر آلرژی که دارم و حساسیت های مادرم نمیتونم بیرون دربیام هنوز هم فقط دوستام خبر دارن نه کس دیگه ای از دیروز دارم فکر میکنم اگه اون از یکی دیگه خوشش بیاد چی اگه واقعا من رو نخواد چی اگه تا بزرگ شم صبر کنم اون ازدواج کنه چی چون۵ سال از من بزرگ تره میگم اگه صبر کنم ۱۸ سالم بشه و به سن قانونی برسم اون ۲۳ سالش میشه و حتما ازدواج میکنه نمیدونم چیکار کنم نمیدونم توروخدا کمکم کنید
سلام ایشان چه ویژگی هایی دارند که شما عاشقشان شده اید؟
سلام من ۱۱ سالمه من عاشق یه پسره شدم توی کلاس زبانمه که هم کلاسیم نیست ولی من عاشقش هستم ولی خیلی ترم ازم بالاتره و من دوست دارم که باهاش صحبت کنم ولی چه طوری راهنماییم می کنید من نمیتونم دست از عشق بردارم واقعا نمیتونم
عشق در سن ۱۱ سالگی اغلب یک رخداد هرمونی است. این بدان معناست که ممکن است احساسات عاشقانه شدیدی را تجربه کنید که بر اساس عوامل بیولوژیکی مانند افزایش سطح هورمونها باشد. این احساسات ممکن است واقعی و قوی باشند، اما مهم است که به یاد داشته باشید که آنها لزوماً دائمی نیستند.
اگر در سن ۱۱ سالگی عاشق شدهاید، مهم است که با والدین خود یا یک بزرگسال مورد اعتماد دیگر صحبت کنید. آنها میتوانند به شما کمک کنند تا احساسات خود را درک کنید و بر آنها غلبه کنید.
در اینجا چند نکته برای کمک به شما در مدیریت عشق در سن ۱۱ سالگی آورده شده است:
اگر احساس میکنید که عشق در سن ۱۱ سالگی برای شما مشکلساز است، با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید. آنها میتوانند به شما کمک کنند تا احساسات خود را درک کنید و بر آنها غلبه کنید.
من خیلی عاشقم من نه سالم است باید چیکار کنم
سلام وقت بخیر
مشکل من یه چیز دیگه هست ولی اینجا مطرحش میکنم چون سایت بهتری ندیدم شرمنده
من پسری ۱۶ ساله هستم که شخصیت شکننده و حساسی دارم و اصلا اعتماد به نفس ندارم و ترجیح میدم ضد اجتماعی باشم چون برقراری ارتباط خیلی واسم سخته که نکنه یه اشتباهی کنم مورد تمسخر بقیه قرار بگیرم
رابطه ام با خواهرم به شدت عالیه و مادرم هم همین طور ولی با پدرم هرگز اینطور نبوده اصلا با هم نمیسازیم
در گذشته به اندازه ای که خانوادم منو اذیت کردن منم اونا رو زجر دادم یعنی نمیگم بی تقصیرم ولی از بچگی از پدرم بدم میاد چون منو خیلی اذیت میکنه و هنوز هم ازش میترسم
من با بقیه درست رفتار میکنم ولی یه مدته که واقعا مثل یک فرد روانی هستم . وقتی کلمه از دهان مادرم ، پدرم یا خواهرم خارج میشه ، به معنای واقعی عصبانی و خشمگین میشم
من خیلی سختگیرم ( مثلا یه ادم که باهاش دوست بشم باید این ویژگی ها رو داشته باشه )
ویژگی هام هم مثلا اینان : فحاشی نکنه ، غیبت نکنه ، منو بچه فرض نکنه ( والدینم مدام این کارو میکنن دروغ های احمقانه میگن فکر میکنن من نمیفهمم ) ، وقتی یک مرد داره با یه خانم صحبت میکنه وقتی سنش تقریبا بلوغ رسیده ، با احترام صحبت کنه با لحن دوم شخص جمع و برعکس یعنی خانم ها هم اینطوری باشن
من قبلا مثلا میگفتم کسی اینطوری باشه باهاش اوکیم و کسی میدیدم این کار ها رو انجام میده ، در اون حد کاری نمیکردم یعنی ساکت مینشستم ولی الان به قدری عصبانی میشم وقتی مثلا خواهرم پسر غریبه رو صدا میزنه به اسم کوچک : فردین ، دلم میخواد دنیا سرشون آوار شه و دیکتاتور میشم میگم حتما لفظ 《 آقا 》 بذار یا تو خونه فحاشی میکنن خیلی عصبانی میشم واقعا روم تاثیر میذاره و با بقیه به شدت بد برخورد میکنم
و اینم بگم که من خون میبینم ، پس میافتم. همونطور که گفتم شخصیتم کاملا شکننده هست و ترسو
ولی هر وقت میخوام فیلم تماشا کنم یا کتاب مطالعه کنم ، ژانر جنایی خونین یا ترسناک و وحشتناک رو انتخاب میکنم چون معتقدم باید آدرنالین ترشح کنم و از بچگی فوبیا هم دارم و شب ها زیر پتو هستم ولی نمیتونم از این ژانر کنار بکشم
چند نفر گفتن جنایی نخون یا نبین روت تاثیر میذاره
الان به نظرتون من این روز ها سر چیزهایی حوصله ندارم و واقعا عصبانی میشم ، به خاطر زجریه که گذشته مو نابود کردن خانواده و دیگه به خاطر کارهای گذشته ازشون خاطره بدی دارم و نمیتونم خوب رفتار کنم هست یا اینکه ژانر جنایی تاثیر گذاشته ؟
سپاس از شما
سلام دوست عزیز،
اول از همه باید بهت بگم که احساسات شما کاملاً طبیعی هستند. بسیاری از نوجوانان در سن شما با احساسات مشابهی دست و پنجه نرم میکنند. اضطراب، عصبانیت و افسردگی در دوران نوجوانی شایع است و میتواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله تغییرات هورمونی، فشار تحصیلی، مشکلات اجتماعی و تجربیات آسیبزا باشد.
در مورد سوال شما، به نظر میرسد که هم تجربیات گذشته شما با خانواده و هم تماشای فیلمها و کتابهای جنایی بر احساسات و رفتار شما تأثیر گذاشتهاند.
از نظر تجربیات گذشته شما، واضح است که شما احساسات منفی زیادی نسبت به پدرتان دارید. این احساسات میتواند ناشی از رفتارهای او در گذشته باشد که باعث آسیب به شما شده است. این احساسات میتواند باعث شود که شما نسبت به خانوادهتان در مجموع احساس عصبانیت و نارضایتی داشته باشید.
از نظر تماشای فیلمها و کتابهای جنایی، این ژانرها اغلب خشونت و خونریزی زیادی دارند. این محتوا میتواند باعث تحریک احساسات منفی مانند خشم و ترس شود. همچنین، تماشای این محتوا میتواند باعث شود که شما نسبت به دنیا و اطرافیان خود احساس خطر و تهدید داشته باشید.
سلام وقت بخیر
مشکل من یه چیز دیگه هست ولی اینجا مطرحش میکنم چون سایت بهتری ندیدم شرمنده
من پسری ۱۶ ساله هستم که شخصیت شکننده و حساسی دارم و اصلا اعتماد به نفس ندارم و ترجیح میدم ضد اجتماعی باشم چون برقراری ارتباط خیلی واسم سخته که نکنه یه اشتباهی کنم مورد تمسخر بقیه قرار بگیرم
رابطه ام با خواهرم به شدت عالیه و مادرم هم همین طور ولی با پدرم هرگز اینطور نبوده اصلا با هم نمیسازیم
در گذشته به اندازه ای که خانوادم منو اذیت کردن منم اونا رو زجر دادم یعنی نمیگم بی تقصیرم ولی از بچگی از پدرم بدم میاد چون منو خیلی اذیت میکنه و هنوز هم ازش میترسم
من با بقیه درست رفتار میکنم ولی یه مدته که واقعا مثل یک فرد روانی هستم . وقتی کلمه از دهان مادرم ، پدرم یا خواهرم خارج میشه ، به معنای واقعی عصبانی و خشمگین میشم
من خیلی سختگیرم ( مثلا یه ادم که باهاش دوست بشم باید این ویژگی ها رو داشته باشه )
ویژگی هام هم مثلا اینان : فحاشی نکنه ، غیبت نکنه ، منو بچه فرض نکنه ( والدینم مدام این کارو میکنن دروغ های احمقانه میگن فکر میکنن من نمیفهمم ) ، وقتی یک مرد داره با یه خانم صحبت میکنه وقتی سنش تقریبا بلوغ رسیده ، با احترام صحبت کنه با لحن دوم شخص جمع و برعکس یعنی خانم ها هم اینطوری باشن
من قبلا مثلا میگفتم کسی اینطوری باشه باهاش اوکیم و کسی میدیدم این کار ها رو انجام میده ، در اون حد کاری نمیکردم یعنی ساکت مینشستم ولی الان به قدری عصبانی میشم وقتی مثلا خواهرم پسر غریبه رو صدا میزنه به اسم کوچک : فردین ، دلم میخواد دنیا سرشون آوار شه و دیکتاتور میشم میگم حتما لفظ 《 آقا 》 بذار یا تو خونه فحاشی میکنن خیلی عصبانی میشم واقعا روم تاثیر میذاره و با بقیه به شدت بد برخورد میکنم
و اینم بگم که من خون میبینم ، پس میافتم. همونطور که گفتم شخصیتم کاملا شکننده هست و ترسو
ولی هر وقت میخوام فیلم تماشا کنم یا کتاب مطالعه کنم ، ژانر جنایی خونین یا ترسناک و وحشتناک رو انتخاب میکنم چون معتقدم باید آدرنالین ترشح کنم و از بچگی فوبیا هم دارم و شب ها زیر پتو هستم ولی نمیتونم از این ژانر کنار بکشم
چند نفر گفتن جنایی نخون یا نبین روت تاثیر میذاره
الان به نظرتون من این روز ها سر چیزهایی حوصله ندارم و واقعا عصبانی میشم ، به خاطر زجریه که گذشته مو نابود کردن خانواده و دیگه به خاطر کارهای گذشته ازشون خاطره بدی دارم و نمیتونم خوب رفتار کنم هست یا اینکه ژانر جنایی تاثیر گذاشته ؟
سپاس از شما
سلام پسرم ۱۵ساله است و از نوشته هاش فهمیدم ۴ساله که شدیداً عاشق یه خواننده شده، اصلا به روش نیاوردم ولی خیلی نگرانم نمیدونم چکار کنم میترسم رو زندگی روزمره ش تاثیر بد داشته باشه،و چون از من پنهان کرده نمیتونم در موردش صحبت کنم ممنون میشم راهنمایی کنین.
سلام. درک میکنم که نگرانی شما کاملاً طبیعی است. عشق یک احساس قدرتمند است و میتواند روی زندگی روزمره تأثیر بگذارد.
با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که عشق یک تجربه طبیعی برای نوجوانان است. بسیاری از نوجوانان در سنین پایین عاشق میشوند و این معمولاً یک تجربه مثبت است.
در اینجا چند نکته وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند تا با این وضعیت کنار بیایید:
۱٫ به پسرتان اعتماد کنید. او ممکن است به دلایلی علاقه خود را از شما پنهان کرده باشد. مهم است که به او اعتماد کنید و به او نشان دهید که او را دوست دارید و از او حمایت میکنید.
۲٫ با او در مورد عشق صحبت کنید. با پسرتان در مورد عشق به طور کلی صحبت کنید. به او بگویید که عشق یک احساس طبیعی است و میتواند روی زندگی روزمره تأثیر بگذارد.
۳٫ به او کمک کنید تا به زندگی عادی خود ادامه دهد. مهم است که پسرتان به زندگی عادی خود ادامه دهد و از درس و فعالیتهای خارج از مدرسه غافل نشود.
اگر نگران هستید که علاقه پسرتان به خواننده مورد علاقهاش روی زندگی روزمره او تأثیر منفی داشته باشد، میتوانید با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید. یک متخصص میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که آیا پسرتان به کمک نیاز دارد یا خیر. به این منظور می توانید با مرکز تخصصی نوجوان ستاره ایرانیان با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس حاصل کنید.
سلام من در یک عروسی بودم یک بار دیدمش اصلا بهش گوش ندادم گفتم این چیه دیگه یهو نگام کرد وای از اون روزه وای وای هنوزم بهش فکر میکنم هربار بهش فکر میکنم زندگیم نابود تر میشه وقتی نگام کرد منم نگاش کردم منم در دل خودم گفتم تا او چشم ازم بر نداره چشم ازش بر نمیدارم دیگه اون روز من کلا نگاش کردم و او هم
این کاملاً طبیعی است که به این دختر فکر کنی. او اولین کسی است که باعث شده احساسات جدیدی را تجربه کنی. این احساسات میتواند شامل عشق، علاقه، یا حتی فقط کنجکاوی باشد.
اما مهم است که به یاد داشته باشی که هنوز خیلی جوان هستی. هنوز در حال رشد و یادگیری هستی. بنابراین، مهم است که احساسات خود را کنترل کنی. به یاد داشته باش که تو تنها کسی نیستی که این احساسات را تجربه میکنی. بسیاری از افراد در سنین نوجوانی احساسات مشابهی را تجربه میکنند. با گذشت زمان، یاد میگیری که چگونه احساسات خود را سالمتر مدیریت کنی.
سلام من نسترن هستم۱۲سالمه و دوسال هست که عاشق یه یوتوبری هستم که الان۲۰سالشه تو مشهد زندگی میکنه و من تو تبریز من به شدت عاشقش شدم یعنی به معنای واقعی غرق شدم و براش مردم باید چی کار کنم خیلی دیونه اش شدم