رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) درمان شناختی رفتاری با هدف درمان افرادی است که با سایر مدلها بهبودی کمی را مشاهده می کنند. این درمان بر حل مسئله و راهبردهای مبتنی بر پذیرش تمرکز دارد و در چارچوب روش های دیالکتیکی عمل می کند. اصطلاح دیالکتیکی به فرآیندهایی اطلاق می شود که مفاهیم متضاد مانند تغییر و پذیرش را در کنار هم قرار می دهد.
پزشکان معتبر رفتار درمانی دیالکتیکی پذیرش و پشتیبانی را در طول درمان ارائه می دهند. آن ها برای توسعه تکنیک هایی برای دستیابی به اهداف، بهبود رفاه و ایجاد تغییرات مثبت پایدار کار می کنند.
در حال حاضر، درمان دیالکتیکی برای درمان افراد مبتلا به مشکلات مزمن یا شدید سلامت روان استفاده می شود. رفتار درمانی دیالکتیکی برای درمان برخی مشکلات مانند آسیب به خود، مسائل مربوط به خوردن و غذا، اعتیاد، استرس پس از سانحه و همچنین شخصیت مرزی استفاده می شود. رفتار درمانی دیالکتیکی در ابتدا برای درمان افرادی که افکار مزمن خودکشی داشتند به عنوان نشانه شخصیت مرزی استفاده می شده.
رفتار درمانی دیالکتیکی را می توان در انواع اختلالات سلامت روان استفاده کرد. این شامل پنج جزء زیر است:
درمان دیالکتیکی (DBT) شامل درمان فردی، آموزش مهارت و تیم مشاوره است. کسانی که در رفتار درمانی دیالکتیکی قرار دارند هر هفته در گروه درمانی و مهارتها شرکت میکنند. مشاور برای کمک به افرادی که تحت درمان هستند، از طریق کار گروهی و تکالیف خانگی، مهارتهای رفتاری را توسعه میدهد. این تکالیف به افراد اجازه می دهد تا مهارت های آموخته شده را در زندگی روزمره تمرین کنند.
تماس تلفنی نیز بخش مهمی از درمان است و به افراد تحت درمان کمک می کند تا هر زمانی که احساس می کنند نیاز به کمک دارند برای حمایت با درمانگر خود تماس بگیرند.
اختلالاتی که بسیاری از کسانی که در رفتار درمانی دیالکتیکی شرکت می کنند با آن دست و پنجه نرم می کنند می تواند پیچیده و شدید باشد، به همین دلیل نیاز به مشاورانی توانا برای کنترل روند درمان می باشد.
رفتار درمانی دیالکتیکی توسط Marsha Linehan در دهه 1970 توسعه یافت. او درمان دیالکتیکی را از طریق کار خود با دو گروه توسعه داد: افرادی که افکار مزمن خودکشی داشتند و افرادی که درگیر اختلال شخصیت مرزی بودند.
او تصمیم گرفت از درمان شناختی رفتاری در روند درمان استفاده کند. لاینهان و همکارانش پس از انجام تحقیقات مربوط به اثربخشی درمان شناختی رفتاری در جمعیت انتخابی، مشکلاتی را تجربه کردند. آن ها مشکلات عمده ای در کاربرد درمان شناختی رفتاری کشف کردند.
پس از تجزیه و تحلیل این مشکلات، لاینهان چندین سازگاری با درمان شناختی رفتاری ابداع کرد که مستقیماً به نیازهای جمعیت می پرداختند. علاوه بر این در این روش تکنیکهای مبتنی بر پذیرش را گنجاند تا اطمینان حاصل کند که شرکتکنندگان قبل از اینکه از آن ها خواسته شود روی تغییر تمرکز کنند، احساس حمایت و اعتبار میکنند.
در این درمان دیالکتیک ها نیز گنجانده شدند تا به درمانگران و مراجعان اجازه دهد بر برخی از نکات مانند پذیرش و تغییر تمرکز کنند.
سایر سازگاری ها نیز به درمان شناختی رفتاری اضافه شد. در سال 1993، لاینهان اولین کتابچه راهنمای رسمی درمان شناختی رفتاری اختلال شخصیت مرزی را منتشر کرد. از آن زمان رفتار درمانی دیالکتیکی محبوبیت زیادی پیدا کرده است. در طی چند دهه گذشته، تحقیقات زیادی از اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی حمایت کرده است. این شکل از درمان در حال حاضر در ده ها کشور در سراسر جهان انجام می شود.
سه چارچوب نظری اصلی با هم ترکیب می شوند تا مبنای درمان دیالکتیکی را تشکیل دهند. نظریه زیست اجتماعی تلاش می کند تا چگونگی توسعه مسائل مربوط به شخصیت مرزی را توضیح دهد. این نظریه بیان می کند که برخی از افراد با آسیب پذیری عاطفی متولد می شوند. محیط هایی که فاقد ساختار و ثبات استوار هستند می توانند پاسخ های عاطفی منفی فرد را تشدید کنند.
الگوهای تعاملی مخرب نیز می تواند بر آن ها تأثیر بگذارد. این الگوها می توانند به روابط و عملکرد در همه شرایط آسیب بزند و اغلب منجر به خودکشی یا تشخیص شخصیت مرزی می شود. آموزش ذهن آگاهی به افراد این امکان را می دهد که تجربیات فعلی خود را بررسی کنند، حقایق را ارزیابی کنند و تنها روی یک چیز تمرکز کنند.
درمان دیالکتیکی برای حمایت از درمانگر و فرد در حال درمان استفاده می شود. درمانگران از درمان دیالکتیکی استفاده می کند تا به افراد کمک کند بخش هایی از خود را که دوست ندارند بپذیرند. آن ها همچنین از دیالکتیک برای ایجاد انگیزه و تشویق برای تغییر استفاده می کند.
این درمان برای درمان سیستماتیک و جامع مسائل به ترتیب شدت طراحی شده است. از آنجایی که رفتار درمانی دیالکتیکی در ابتدا برای افرادی با تمایل به خودکشی و مسائل عاطفی شدید در نظر گرفته شده بود در چهار مرحله زیر انجام می شود:
یافتههای حاصل از مطالعات متعدد نشاندهنده اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی، به ویژه برای درمان مسائل شخصیتی مرزی، استرس پس از سانحه، خودآزاری و خودکشی است.
یافته های مطالعات متعدد نشان دهنده اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی می باشند و نشان می دهد که این درمان به ویژه در مسائل شخصیتی مرزی، استرس پس از سانحه، خودآزاری و خودکشی موثر می باشد.
رفتار درمانی دیالکتیکی نوعی درمان است که در حال حاضر تقاضای زیادی دارد. بسیاری از متخصصان ممکن است بخواهند این درمان را در عمل خود ارائه دهند. برای همه متخصصانی که مایل به ارائه رفتار درمانی دیالکتیکی هستند، دریافت گواهینامه ضروری است.
پزشکانی که علاقه مند به دریافت گواهینامه هستند باید برای شرکت در آزمون اقدام کنند. این آزمون بر اساس کتابچه راهنمای آموزشی لاینهان و کتابچه راهنمای آموزشی مهارتی می باشد.
تعداد قابل توجهی از تحقیقات نشان می دهد که رفتار درمانی دیالکتیکی درمان موثری برای چندین مشکل سلامت روان است. اما چند انتقاد و محدودیت وجود دارد.
منابع: