روان درمانی تحلیلی تفسیر روانشناختی فرآیندهای ذهنی و عاطفی است که ریشه در روانکاوی سنتی دارد و از روانشناسی نفس و روانشناسی خود نشات می گیرد. این به عنوان یک جایگزین ساده تر و کم مدت برای روانکاوی توسعه داده شد.
هدف روان درمانی تحلیلی پرداختن به بنیاد و شکل گیری فرآیندهای روانی است و از این طریق به دنبال کاهش علائم و بهبود زندگی افراد می باشد.
در روان درمانی تحلیلی، درمانگران به افراد کمک می کنند تا بینشی نسبت به زندگی و مشکلات امروزی خود پیدا کنند. آن ها همچنین الگوهایی را که افراد در طول زمان ایجاد می کنند ارزیابی می کنند. برای انجام این کار، درمانگران برخی از عوامل زندگی را در فرد تحت درمان بررسی می کنند که از این عوامل می توان به موارد زیر اشاره کرد:
شناخت الگوهای تکرار شونده در زندگی می تواند به افراد کمک کند تا یاد بگیرند چگونه از پریشانی اجتناب می کنند یا مکانیسم های دفاعی لازم را برای مقابله ایجاد می کنند. این بینش ممکن است به آن ها کمک کند تا شروع به تغییر این الگوها کنند.
رابطه درمانی در درمان روان پویشی محوری است. این می تواند نحوه تعامل یک فرد با دوستان و عزیزان خود را نشان دهد. علاوه بر این، درمان می تواند نشان دهد که چگونه روابط اولیه زندگی امروزی بر فرد تأثیر می گذارد. این نگاه نزدیک به روابط بین فردی می تواند به افراد کمک کند تا نقش خود را در الگوهای روابط درک کنند و حتی آن ها را برای تغییر این الگوها توانمند کند.
روان درمانی تحلیلی برای افراد، زوج ها، خانواده ها یا گروه ها در دسترس است و می توان از آن به عنوان درمان کوتاه مدت یا طولانی مدت استفاده کرد. روان درمانی تحلیلی هدف گرا است و می تواند تا 25 جلسه طول بکشد، درمان روان پویشی طولانی مدت ممکن است دو سال یا بیشتر زمان ببرد.
مردم تمایل دارند مکانیسم های دفاعی خاصی داشته باشند. مکانیسم های دفاعی ممکن است احساسات، خاطرات و تجربیات دردناک را در ناخودآگاه نگه دارد. چند مکانیسم دفاعی رایج عبارتند از:
درمانگران روان پویایی افراد را تشویق می کنند تا آزادانه در مورد احساسات، خواسته ها و ترس های خود صحبت کنند. آزادانه صحبت کردن ممکن است به آشکار شدن احساسات آسیب پذیری که آگاهانه بیرون رانده شده اند کمک کند. بر اساس تئوری روان پویشی، رفتار تحت تأثیر تفکر ناخودآگاه است. هنگامی که احساسات آسیبپذیر یا دردناک پردازش شدند، مکانیسمهای دفاعی کاهش می یابد یا برطرف میشوند.
کتابچه راهنمای تشخیصی روان پویایی (PDM) که در سال 2006 منتشر شد، یک چارچوب مفهومی برای عملکرد روانشناختی انسان ارائه می دهد. همچنین جایگزینی برای راهنمای تشخیصی و آماری (DSM) می باشد. DSM علائم قابل مشاهده مرتبط با شرایط سلامت روان را مشخص می کند. در همین حال، PDM تجربیات ذهنی را توصیف می کند.
یکی از رویکردهای روان درمانی تحلیلی، موسیقی درمانی روان پویایی است. این شکل نوآورانه و خلاقانه درمان شامل کاوش در ابزارهای مختلف مانند گیتار، درام و پیانو است، البته این ها تنها چند نمونه از سازهای مورد استفاده هستند. این نوع موسیقی درمانی غیر مستقیم است. نیازی به پیش زمینه موسیقی ندارد. در عوض، مردم تشویق میشوند تا به هر طریقی که میخواهند بداههپردازی کنند و خود را از طریق موسیقی بیان کنند.
موسیقی درمانگران برای شناسایی ویژگی های شخصیتی مختلف و مسائل عاطفی بسیار آموزش دیده اند. آن ها می توانند این کار را با مشاهده نحوه ایجاد موسیقی توسط یک فرد در درمان انجام دهند. برای افرادی که سطح بالایی از اضطراب یا ترس را تجربه می کنند، موسیقی می تواند آرامش بخش باشد و به آن ها کمک کند تا اضطراب خود را از طریق موسیقی مدیریت کنند.
منابع: