در هنگام متولد شدن کودک دیگر در خانواده متداول ترین نگرانیهای والدین سازگاری بچهها با به دنیا آمدن یک خواهر یا برادر و انس گرفتن آنها با یکدیگر میباشد. تولد فرزندی جدید، استرس مهمی برای کودک است و بروز برخی واکنشها در خواهر و برادر نشان میدهد که در حال کنارآمدن با این استرس هستند. رابطه کودک خردسال با فرزند تازه متولد شده خود رابطه ضد و نقیضی است چون اکثر کودکان با تولد خواهر یا برادر واکنشهای مثبت و منفی نشان میدهند.
واکنشهای کودک در این حالت عبارتند از: بیشترشدن دفعات ایستادن مقابل والدین، عصبانیت و پرخاشگریاو افزایش مییابد، اضطراب جدائی و رفتارهای پر استرس از قبیل ناخن جویدن، شب ادراری، بهانهجویی و … پناه بردن به شیشه شیر، پستانک و سایر رفتارهای نشانگر «واپسروی». والدین معتقدند که فرزند بزرگتر نسبت به فرزند نورسیده پرخاشگری میکند، ولی عکس این اعتقاد صادق میباشد زیرا رفتار پنهان یا آشکارفرزند بزرگتر بیشتر به والدین معطوف است تا به فرزند نورسیده.
محققین بیان میدارند که پس از تولد فرزند دوم، تغییرات قابل توجهی در رابطه والدین با فرزند اول رخ میدهد. این امر که مادرها به دنبال تولد فرزند دوم طبیعی است و وقت کمتری برای فرزند اول بگذارند و این پدرها هستند وقت بیشتری صرف فرزند اول کنند. بنابر این رابطه مادر- کودک در این زمان دچار تغییر میشود و تعجبی هم ندارد که تقریبا ً تمام کودکان خردسال به تولد فرزند جدید در خانواده واکنش منفی نشان بدهند و این واکنشهای منفی اغلب بچهها، ظرف 4 ماه کاهش مییابد و ظرف یک سال برطرف میشود. اما این سوال بالینی مهم پیش میآید که چرا بعضی کودکان به نحو مناسب و کافی با تولد فرزند جدید در خانواده سازگار نمیشود.
شناختن متغیرهایی تاثیر گذارد بر سازگاری کودک با تولد خواهر و برادر جدیدش سخت است و مهمترین عوامل عبارتند از خلق و خوی کودک، سن کودک هنگام تولد خواهر یا برادر جدید، وضعیت روانی مادر، کیفیت رابطه پدر و مادر.
کودکان (به ویژه پسرها) بیشتر واکنش اضطرابی بروز میدهند، و در این هنگام مشکل خلق و خو دارند برای مثال عنق هستند یا واکنش هیجانی شدید نشان میدهند، گوشهگیر میشوند و واکنش آنها تداوم مییابد و سختتر با شرایط سازگار میشوند. این وظیفه والدین است که نگاه پیشگیرانه داشته باشند، در مورد سازگار شدن کودک با تولد خواهر و برادر چون کودکانی یاد میگیرند در همان ماههای اول با این اتفاق سازگار شوند در روابط تنگاتنگ و صمیمی خود با خواهر و برادر مهارت اجتماعی و شناختی مهمی را میآموزند که بعدا با خواهر و برادر خود کمتر اختلاف خواهند داشت. والدین باید فرزند بزرگ خود را برای تولد فرزند جدید آماده کنند. البته اینکه آماده کردن کودک را از چه زمانی شروع کنند به کودک بستگی دارد.
بیشترکودکان پیش دبستانی (2 تا 5 سالهها) بیشتر کنجکاو هستند و در مورد تغییرات فیزیکی محیط دقت به خرج داده و در مورد آنها سوال می کنند مثل «بچهها از کجا میآیند؟» این سوالات کودک فرصتی به والدین میدهد تا کودک را برای پذیرش فرزند جدید آماده کنند. والدین در این زمان بایستی نظم و ثباتی را در زندگی کودک اول ایجاد کنند مثلا تعویض اتاق خواب و رفتن به مهدکودکی جدید. و در ایامی که مادر در بیمارستان به سر میبرد بایستی از کودک یکی از آشنایان با محیطی آشنا مراقبت بکند. خردسالان (12 تا 18 ماههای) که درک چندانی از زمان ندارد فقط چند روز یا چند هفته به این اتفاق توجه میکنند
زمانی که نوزاد را به خانه آورده میشود این رسیدگی و توجه پدر و سایر اطرافیان به فرزند بزرگتر سازگاری او را آسان میکند توجه پدر تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم به سازگاری فرزند بزرگتر میگذارد و در این هنگام کودک به دنبال جانشینی برای مادر میباشد و افزایش توجه پدر باعث میشود که کودک برای مراقبت و رسیدگی مادر جانشینی پیدا کند و درعین حال مادر را از زیر فشار مسئولیتهای جدید بیرون بیاورد.
و در انتها یادآوری میکنیم که پدر و مادر باید طوری برنامه ریزی کنند که گاهی اوقات فقط به فرزند بزرگ خود توجه کنند و بس، حتی اگر این توجه محض به فرزند بزرگتر حدود 20 دقیقه در روز باشد .
منبع : سنجش و درمان مشکلات دوران کودکی
4 Comments
سلام من یه فرزند دختر دارم ۳ سالشه.حالا میخوام برای بارداری دوم اقدام کنم و دارای فرزند پسر شوم.لطفأ راهنمای کنید
اگر قصد دارید فرزند دوم رو بدنیا بیارید شرایط رو برای خودتون مهیا کنید ولی اگر قصدتون فقط فرزند پسره و برای خودتون پیش داوری میکنید باید در این مورد به شما هشدار بدم چون ممکنه در این مورد چیزی غیر از خواسته هاتون برای شما به وجود میاد
سلام پسرم ۹ سالشه از زمانی که فرزند دومم به دنیا اومده رفتارش خیلی تغییر کرده و پرخاشگر شده .نمیدونم چگونه باید باهاش رفتار کنم؟؟
با تولد یک فرزند جدید، ارتباط های جدیدی بین اعضای خانواده شکل می گیرد که تا پیش از آن وجود نداشته و اگر تمهیدات و مهارت های لازم برای مدیریت این روابط جدید اندیشیده نشود ,ممکن است این اجتماع کوچک دچار مشکلات زیادی شوند…به خصوص اگر فزند اول این خانواده سن کمی داشته باشد باید برای ورود فرزند دوم کاملا حساب شده عمل کرد..فرزند اول در صورت بی توجهی والدیت به درونی کردن خود می پردازد.درونی کردن با علائمی مثل کز کردن ,گوشه گیری,درون گرا شدن و کم شدن تعامل اجتماعی کودک همراه است.در مرحله بعد ممکن است کودک به برون ریزی و تلافی نیز بپردازد .یکی دیگر از واکنش که گاهی فرزند اول اول نشان می دهد حفظ ظاهر است.کودک در این مرحله می خواهد بگوید من فرزند خوبی هستم و در رفتار و کارهای خود سعی میکند مطابق نظر والدین رفتار کند.این نوع واکنش در فرزند اول ممکن است نهایت به این ذهنیت که ای کاش این عضو جدید نبود و شکل گیری حس حسادت و انتقام جویی بینجامد.پس اگر رفتار والدین عادی باشد کودک اول با تولد کودک دوم وفق پیدا خواهد کرد.