برخی حس می کنند که نوجوانان با اثبات خودکشی به عنوان روش رسیدن به آرامش دائمی آن را به عنوان تنهاگزینه ممکن برای مواجهه با مشکلات خودانتخاب می کننددر حالی که که دیگران آن را هاله ای از غرور و شور احساسات جوانی، قلدری و شرارت جنسی حس می کنند که گریبانگیر جامعه ما شده است. نکته مهم آن است که تأثیر شفاف سازی در گفتگو کردن
با فرد به ویژه در مورد موضوع ممنوعه ی خودکشی است که ما به این بحث ورود نمی کنیم.
در حالت بیمارگونه خودکشی نوعی برچسب یا ننگ حس می شود که با سکوتی که آن را فرا می گیرد تقویت می شود. ما باید این سکوت را بشکنیم بلکه افرادی که رنج می برند با بهره مندی از این کمک به حس امنیت و آرامش دست یابند.
برای مطالعه بیشتر:
مسائلی در رابطه با افکار خودکشی
این مقاله مخصوص افرادی است که درگیر این تفکرات هستند، در ادامه سیزده دلیل برای انتخاب زندگی از میان مرگ و زندگی ذکر می شود:1. توضیح دهید آیا واقعاً می خواهید بمیرید یا نه، فقط می خواهید از دست درد هیجانی خلاصی یابید؟ اکثر افراد به جایی می رسند که آنها واقعا نمی خواهند بمیرند آنها فقط می خواهند به درد خود پایان دهند. چاره درد خود را بیابید. یک آهنگ شاد گوش دهید یا نامه های عاشقانه برای خود بنویسید. برخی آهنگ های غمگین و خشمگین را انتحاب می کنند که باعث می شود آنها به دنبال موارد بیرونی دیگری برای غمگین شدن باشند. اگر این نوع آهنگ ها می تواند به شما درکمتر شدن حس تنهایی کمک کند بنابراین موردی ندارد.
2. شما ممکن است با خود بگویید که هیچ چیز برای زنده ماندن ندارید اما بنشینید و لیستی از چیزهایی که برای شما ارزشمند است را بنویسید. ممکن است رفته رفته درک کنید که چیزهای بیشتری در زندگی برای زنده ماندن وجود دارد تا درد موقتی که از آن رنج می برید.
3.در مورد اینکه چگونه مرگ شما در دیگران تأثیر می گذارد فکر کنید. خودکشی موجب نابودی اطرافیان شما می شود. اسامی همه آنهایی که با نبودن شما تحت تأثیر قرار می گیرند را بنویسید.به همسر خود، والدین، خواهر برادرها، پدربزرگ مادربزرگ ها، کودکان، دوستان، همکاران، عزیزان و غیره بیندیشید. افرادی هستند که با نبود شما می شکنند. آیا واقعا قصد دارید به آنها صدمه بزنید؟ از طرفی، اگر فردی نوجوان هستید که افراد شروری به کشتن شما اجیر شده اند با آنها درگیر نشوید و نگذارید آنها برنده شوند! شما قوی تر از آن هستید که فکرش را می کنید. به شخص بزرگسالی جریان را بگویید چنانچه به قلدری خاتمه دهد.
4. ممکن است گرفتاری های شما مانع از درک دیگر چیزهای زندگی شوند. داستان افرادی که بر امور لاینحل فائق شدند را بشنوید و بپرسید چگونه آنها آن موانع را از پیش رو برداشته اند. اغلب، افراد قدر مشکلات زندگی خود را می دانند زیرا با وجود مشکلات بوده که آنها قوی شده اند.
5.”این نیز بگذرد”. مشکلات شما فقط موقتی هستند و احتمالا در پنج سال بعد آنها بسیار کوچک و بی اهمیت تلقی شوند.گذشته از این شما هرگز خبر از آینده ندارید. بسیاری از نجات یافتگان از خودکشی خوشحالند که موفق به این کار نشدند. زیرا آنها با این کار فرصت برآورده کردن نیازهای کودکان و همسر خود را از دست می دادند. پس دست نگه دارید زیرا امور برای شما بهتر رقم خواهد خورد. لیستی از افراد مشهوری وجود دارد که درگیر تفکر خودکشی بوده اند و ما خرسندیم که آنها این دوره را موفق از سرگذرانیده اند.
6. شما ممکن است دوست نداشته باشید دیگران از خودکشی شما مطلع شوند زیرا آن را نشانه ضعف و یا حتی مایه شرمندگی خود می دانید اما در هر صورت درخواست کمک کنید زیرا شما تنها نیستید. این رنجش های درونی خود را از کسانی که شما را دوست دارند پنهان نکنید بگذارید به شما کمک کنند، آنها دوست دارند شما را در کنار خود ببینند. اگر در اثبات درد و رنج خود با دیگران مشکل دارید سعی کنید خود با خطوط ارتباطی وابسته به خودکشی تماس بگیرید و ناراحتی و درد دل های خود را یک گوش شنوای همدل بیان کنید. می توانید با اورزانس اجتماعی 123 تماس بگیرید.
7. بخندید. کانال های یوتیوب یا ویدئوهایی از خندیدن نوزادان را ببینید. هر چقدر آن شما را به خنده انداخت بخندید و جلوی خنده خود را نگیرید. مسلماً ضرب المثل “خنده بر هر دردی دواست”بی دلیل نیست. خندیدن همچنین می تواند باعث شود تا بی درنگ خلق و خوی خود را تغییر دهید و آن می تواند در ایجاد خوش بینی شما و داشتن حس امیدوارتری مثمرثمر واقع شود.
8. دست از سماجت بر علیه خود بردارید! تفکرات خودبیزاری غیرمنطقی و غیرواقعی می باشد باید سعی کنید دوست خوب خود باشید. آیا شما دوست دارید دوست صمیمی خود را به دلیل مرتکب خطا شدن احمق خطاب کنید؟ احتمالاً نه، پس شما باید هنگام تفکرات و اعمال با خود همچون دوستی صمیمی باشید.
9. زندگی شما نباید بی ارزش تلقی شود، سعی کنید از خود راضی باشید، در اینکه چرا شما آنقدر احساس پوچی و بی انگیزگی می کنید بیشتر بیندیشید و اساس این حالت را بیابید. آیا شما تمام انرژی خود را برای خوشحال کردن دیگران تا حد فراموشی خود صرف کرده اید؟ یا اینکه شما برای توجه نکردن به احساسات خود به سمت دوست داشتن دیگران روی آورده اید؟ آنچه در حال رخ دادن است را پیدا کنید و از این رو مراحلی برای بهبود آن انجام دهید. بالاترین توان خود را به کار گیرید یا اینکه به معنویات به عنوان منبعی برای تغییر تمرکز به سمت هدفی والاتر از خود جدای از درد هیجانی روی آورید.
10. تسلیم خود نشوید. بایستید و بجنگید! هر روز فرصت جدیدی برای ساختن دوباره خود خواهد بود.
11.فقط به دلیل آنکه به شما احساس خودکشی دست می دهد به معنای آن نیست که شما باید احساس خود را عملی کنید. بدانید که مشکلات می گذرند اما تفکرات و احساسات همچنان برجستگی خود را حفظ می کنند. زمانی که شما اصرار مغز خود را بر تفکرات خودکشی حس می کنید توجه خود را به چیزی دیگری مانند سرگرمی جدید مانند نقاشی یا نوشتن تخیلات جالب متمرکز کنید. خویشتن آینده شما از شما به خاطر این کار تشکر می کند.
12. اگر شما خود را از بین ببرید قطعاً احتمال اینکه وابستگان شما نیز خود اقدام به کشتن خود بزنند زیاد می شود. مسری بودن خودکشی واقعی است و این گفته پشتوانه علمی دارد.
13. جهان از آن شماست. قطعاً کوچکترین ذراتی که جوهره ی بدن شما را شکل می دهند همان هایی هستند که ستارگان را در کهکشان می آرایند. بی شک هر کسی، حیوانات، گیاهان و مخلوقات روی زمین به طوری بغرنج و مستقیم با ذره ذره جسم و روح ما بی ارتباط نمی باشند. شما تنها نیستید زیرا شما به راستی متعلق به همه چیز و همه کس هستید.
امیدوارم دست کم یکی از این دلایل در ذهن شما جای گیرد، طوری که بتوانید زندگی را انتخاب کنید. درخواست کمک کنید، امور رنگ و بوی بهتری به خود خواهد گرفت. وجود شما باارزش است!
منبع:e-teb.com