امروزه بسیاری از والدین از دروغ گفتن کودکانشان شکایت میکنند، اشتباهات تربیتی و زمینههای خانوادگی و اجتماعی سبب پدید آمدن این صفت زشت در کودک میشود، وگرنه گاهی فرزند، والدین را در دروغگویی الگو قرار میدهد. همانگونه که دروغ گفتن به فرزندان زشت و ناپسند است، دروغ گفتن در حضور فرزندان نیز زشت و ناپسند خواهد بود. وا لدین باید بدانند پیمانشکنی و عمل نکردن به وعده خود در مقابل کودکان آثار ناگواری در روح آنان بر جای میگذارد و اگر کودک موارد فراوانی از عهدشکنی، بدقولی و دروغگویی را مشاهده کند، او نیز به سوی انجام این اعمال و رفتار پیش میرود. به این صورت که اگر پدر و مادر در روابط با یکدیگر و یا دیگران، سخنان خلاف واقع بگویند، کودک در ابتدا به عنوان تقلید و سپس به صورت عادت دروغ خواهد گفت.
متاسفانه گاهی پدر یا مادر در غیاب دیگری به فرزندش میگوید که مثلا پدرت دروغ میگوید، این کار سبب سلب اعتماد فرزند به گوینده یعنی مادر و پدر میشود. گاهی برخی از پدران و مادران بدون توجه به صفات کودکی به محض اینکه اشتباهی از کودک سر زد، او را به شدت مورد تنبیه و سرزنش قرار میدهند. این عمل سبب میشود که کودک راههای مختلفی را برای فرار از این مجازاتها در پیش گیرد. دروغ هم یکی از راههایی است که کودک انتخاب میکنند، زیرا در این صورت تصور میکند تنها راه نجات دروغ گفتن است.
گاهی نیز کودکان سعی میکنند در میان جمع خودنمایی کنند و خود را در میان جمع، مورد توجه قرار میدهند. این عمل در بعضی موارد مورد تشویق عملی یا زبانی دیگران قرار میگیرد و سبب میشود که آنان این شیوه را ادامه دهند و به سوی دروغگویی به صورت شوخی و جدی کشیده شوند. همانطور که میدانید، یکی از ویژگیهای دوران کودکی کنجکاوی است و به همین خاطر کودک سوالات زیادی را از والدین میپرسد، گاهی پدران و مادران یا نمیتوانند یا نمیدانند چگونه باید جواب پرسشهای کودک خود را بدهند. از این رو به تصور اینکه کودک متوجه دروغ و راست نمیشود، به او دروغ میگویند. اما پس از چندی کودک رشد کرده و میفهمد که به او دروغ گفته شده که در این صورت از تاثیرات زشت آن در امان نخواهد بود.
بنابراین اگر فرزندی مسئولیتپذیر و راستگو میخواهیم، ابتدا باید در رفتار و گفتار خود اندیشه کنیم، زیرا بسیاری از اعمال و رفتار فرزندان برگرفته از رفتارهایی است که بارها و با رها در محیط خانواده نظاره کردهاند. برای تربیت اطفال راستگو باید بعضی از سخنانشان را که خلاف انتظار و تلخ است، بشنوید تا اینکه اطفال عادت نکنند برای گفتن حقایق قبلی خود مبادرت به دروغگویی نمایند.
والدین نباید سوالاتی مطرح نمایند که احتمالا با دروغ گفتن دیگری در طفل حالت دفاعی برانگیخته شود، زیرا اطفال دوست ندارند مورد بازخواست و سوال و جواب والدین خود قرار گیرند و وقتی که مورد سوءظن والدین قرار میگیرند، ناچار یا باید به حقیقت اقرار کنند و یا به دروغ متوسل گردند. بنابراین باید محیطی فراهم آورد که کودکان احساس کنند نیازی به دروغ گفتن نیست.
گاهی والدین از لجبازی کودک ناراحت و عصبانی میشوند. وقتی کودک علت و ریشه زشتی کارش را درک نکند و از طرف والدین بداخلاقی و خشونت ببیند، به نوعی واکنش وادار میشود که به اصطلاح به آن لجبازی میگویند. پدران و مادرانی که روش سرزنش را برای تغییر دادن رفتار کودک و فرزند خود انتخاب میکنند، باید بدانند که رفتارشان تنها برای خاموش کردن خشم خودشان است و نه تنها هیچ اثر مثبتی در کودک نمیگذارد، بلکه سبب میشود که او بدون اینکه به زشتی کارش پی ببرد، به آن پافشاری و لجبازی کند.
حضرت علی(ع) میفرماید: سرزنش زیاد آتش لجاجت را برافروخته میسازد. بهتر است والدین دلیل عصبانیت و ناراحتی خود را برای کودکشان توضیح دهند و او را برای اصلاح رفتارش راهنمایی کنند.
یکی دیگر از بیماریهای اخلاقی که آثار بدی در روح و جسم انسان به ویژه کودکان به جا میگذارد، حسادت است. پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: «بر شما باد به دوری جستن از حسد، زیرا حسادت خوبیها و نیکیها را نابود میسازد، همانگونه که آتش، مردم را از بین میبرد.
والدین و مربیان گرامی باید بدانند که کودکان، دارای روحی ظریف و لطیف هستند و کوچکترین بیتوجهی و کمتوجهی به آنان، ممکن است پیامدهای ناگوار و ماندگاری مانند حسادت بر روح و اخلاق آنان بگذارد. گاهی حسادت در کودکی، به تدریج تبدیل به کینهتوزی میشود و گاهی در نهایت به صورت رفتاری نابهنجار آشکار میشود. باید سریعا عوامل پدیدآورنده حسادت را از بین برد و فرزندان را در فضایی آرام و به دور از حسادت و کینهتوزی تربیت کرد. علت حسادت میتواند تبعیض یا مقایسه کودکان و گاهی تکرار زبانی نداشتههای کودک باشد که در جایی دیگر به آن اشاره خواهد شد.
منبع:مشاورانه
12 Comments
سلام من و همسرم چند سال پیش جدا شدیم یه پسر ۱۲ ساله داریم پدرش آدم آزادی طلبی هست ولی من از خانواده ی متدین تری هستم و دوست ندارم پسرم آزاد باشه.جدیدا متوجه شدم که دروغ میگه در مورد اینکه کجا میره و چیکار میکنه. البته پدرش در جریان دروغ هاش هست.
من بچه طلاق هستم و این موضوعی رو که شما مطرح کردین کاملا درک میکنم شما نباید سخت بگیرید و سعی کنید بهش محبت نکنید و وقت بیشتری براش بزارید خیلی از رفتارای فرزندان طلاق به خاطر کمبود محبت است
سلام.دخترم ۱۲ سالشه.احساس میکنم خیلی از حرفاش رو دروغ میگه البته بارها بهم ثابت شده به نظر شما در برابر دروغ هاش چه عکس العملی میتونم داشته باشم چطور میزان دروغ گویی اش رو کاهش دهم؟؟؟
شما باید دقت کنید که به دروغ هایش پر و بال ندهید و موضوع را بزرگ نکنید.اگر کودک شما علیه شما خشمگین شده است یا می داند که می تواند با دروغ گفتن به خواسته خودش برسد هوشیارانه باید مواظب باشید در تله او گرفتار نشوید.او می خواهد با کلک و دروغ موارد مورد نظرش را به شما اعمال کند و تایید شما را هم بگیرد. باید بعضی جزئیات را نادیده بگیرید که علیه شما تمام نشود.شما باید بپذیرید به این علت فرزند شما دروغ می گوید که هنوز به رشد کامل عقلی نرسیده و متوجه نیست که دروغ گویی علاوه بر اینکه باعث رنجش شما می شود می تواند در اجتماع مشکلات بزرگتری به وجود بیاورد
کودکان دروغ گویی را ابزاری می دانند که میخواهند از طریق آن ضعف هایشان را بپوشانند و خود را برای والدین عزیز کنند و یا اینکه از دردسری که از آن میترسند برهانند.و البته این رفتارها به معنای دردسری نیست که والدین تصور میکنند.کودک در چنین مواقعی سعی میکند خودش را قانع کند
به نظر شما دلایل اصلی دروغ گفتن کودکان چی میتونه باشه؟؟؟
دلایل بسیاری وجود دارد که بچه ها دروغ می گویند از جمله :
۱- وقتی می دانند کار اشتباهی کرده اند برای آنکه تنبیه نشوند دروغ می گویند.
۲- برای به دست آوردن چیزی که می خواهند.
۳- بچه های که نسبت به خانواده و دوستان خود وفا دارند برای آنکه از دیگران دفاع کنند و یا آنان را دچار مشکل نکنند دروغ می گویند.
۴- با تحت تاثیر قرار دادن دیگران ، زندگی و تجارب آنها دچار هیجان بیشتری می شود.
۵- برای آنکه اعتماد به نفسشان بیشتر شود می خواهند خود را بهتر از آنچه که هستند جلوه دهند.
۶- دروغ شنیدن از والدین حتی دروغ مصلحت آمیز روی آنان تاثیر می گذارد.فرزندان رفتار والدین خود را می آموزد و از آنان تقلید می کنند .
چگونه باید تشخیص بدهیم که فرزندمان دروغ می گوید؟
این سوالی نیست که به راحتی بتوان به آن جواب داد به خاطر اینکه بچه ها با یکدیگر فرق دارند.چندین راهنمایی وجود دارد :
۱- به چهره آن ها نگاه کنید وقتی آنان واقعیت را می گویند آرامش دارند و در صورتیکه بسیاری از بچه ها وقتی دروغ می گویند عصبی و ناراحت هستند.
۲- ساده بودن گفتار : دروغ تمرین شده و با آب و تاب گفته می شود.
۳_ منطقی بودن : دروغ به دروغ بیشتری برای پشتیبانی شدن نیاز دارد بنابراین با هم تناقض پیدا می کنند و بی مفهومند.
چگونه میتوان دروغ گویی کودک را متوقف کرد؟
۱- مهمترین چیز آن است که هرگز فرزند خود را دروغگو ننامید به آنچه که به آنان نسبت بدهید عمل میکنند .
۲- دروغگویی را نادیده بگیرید.
۳- رفتاری صادقانه داشته باشید کودکان دروغ مصلحت آمیز را که می گویید تقلید می کنند.
۴- وقتی به فرزندتان گفته اید که با گفتن واقعیت دچار مشکلی نخواهد شد نمی توانید آنها را تنبیه کنید.
۵- وقتی فرزندتان به سن جوانی رسید بیاموزید که دروغ به رابطه دوستی و سایر روابط آنها آسیب می رساند .مردم به آنها اعتماد نمی کنند (چوپان دروغ گو) بهترین داستان برا گفتن است.
۶- مسئله ای که فرزندتان در مورد آن دروغ می گوید می تواند سر نخی برای شناسایی نوه احساسات آنان باشد.
۷- در مورد دروغ هایی که می گوید تنبیه جداگانه ای داشته باشید و عاقبت دروغ گویی و رفتار بد را پیشاپیش برایش توضیح دهید.
۸- صداقت داشتن را تحسین کنید.
۹- وظیفه شماست که به فرزندتان کمک تا دروغ گویی را رفته رفته کنار بگذارند.
۱۰- محیطی ایجاد کنید تا فرزندتان تمام احساساتش را براحتی بگوید و بیاد داشته باشید آنها را تحسین کنید و اعتماد به نفس آنان را بالا ببرید.
البته در مورد دروغ گفتن باید بگم ، چون حس گذشت و بخشش وجود نداره بچه ها ترجیح میدن با گفتن یک دروغ خودشونو از بازخواست و سرزنش محفوظ کنن.
حال اگر برخورد بزرگسالان با این بچه با فکر و درایت باشه و بتونن عذر پذیر باشن مطمئنا این اتفاق دروغ گفتن در بین بچه ها از بین میره.