در رابطه های زناشویی دارای تعهد و دائم، بروز فراز و نشیب ها امری کاملاً نرمال است (این به معنای علاقه من به کلمه نرمال نیست، بلکه فکر می کنم آن اغلب دشمن رابطه ها و سلامت روان است زیرا مقایسه شدید متمایل به هر دو عامل مخرب است). اما چه زمانی آن به رابطه جنسی ارتباط دارد، یکی از سؤالاتی که برخی از افراد می پرسند آن است که” آیا من نرمال هستم؟” مواقعی که ممکن است نیاز به کمک یک متخصص حرفه ای در زمینه مباحث جنسیت و رابطه جنسی باشید را بیابید.
1). شما و همسرتان درمورد آنچه در اتاق خواب شما می گذرد (یا وجود ندارد) احساس آشفتگی دارید
فقط رفتار تعیین کننده اصلی مسائل سلامت روان نیست؛ اینکه چگونه احساسی در مورد رفتار دارید، ملاک و مهم است. آن به معنای عدم مطلوبیت تقاضای رابطه جنسی نیست، مگر اینکه شما دچار بی میلی شده باشید.و یا اگر همسر شما فردی سردمزاج است و هر دوی شما از این موضوع مطلع می باشید، پس آن مشکل است. بر آنچه برای شما نرمال است و آنچه که واقعاً و صادقانه می خواهید تمرکز کنید نه بر آنچه فکر می کنید که فرضاً به آن نیاز دارید.
2). شما حس نکرده اید که نمی توانید با همسر خود مراوده کنید و یا آنکه چه زمانی می توانید ارتباط برقرار کنید، در واقع شما به احساس جدایی بیشتر خاتمه داده اید نه نزدیکی بیشتر.
صحبت درمورد مباحث جنسی می تواند به طوری باور نکردنی حساس باشد و حال شما را دگرگون کند. درحالی که ممکن است اگر فکر کنید آن فقط موضوعی بین شما دو نفر به عنوان زن و شوهر است، گفتگو آسانتر به نظر برسد یا ممکن است آن را خلاف واقعیت بپندارید: آن بسیار تهدیدکننده و پرزحمت حس می شود و یا ممکن است زمانی که سعی در گفتگو در مورد زندگی جنسی با یکدیگر دارید آن حس ایجاد شده باشد، اما از آنچه که شما واقعا برای ترسیدن از آسیب رساندن به شخص دیگر انتخاب نشده اید و آن برای شما مقدر نشده است، حرفی به میان نمی آورید و یا شاید بحثی مهیج وبنابراین غیرقابل کنترل باشد. اکنون زمان آن است که متخصصان با تجربه می توانند به شما در خلق یک فضای امن و تسهیل کردن گفتگو کمک کنند.کار آنها کنترل مسالمت آمیز بودن رابطه و پیگیری هر گونه الهامات موجود در آن است. همچنین، اگر شما واقعا نمی دانید آنچه چه می خواهید بیان کنید را نمی دانید یا اگر هزگر فرصتی نداشته اید یا به خود اجازه ی کشف امیال خود را نداده اید، پس یک درمانگر می تواند زمینه حمایت و ترغیب یا دلگرمی شما را فراهم کند.
3). شما مشکل در اولویت قرار داده اید، خود را به داشتن تمایلات جنسی سالم آموزش داده اید و راه حل های مختلفی را آزمایش کرده اید اما هنوز هم در حال جنگیدن با آن هستید و ادامه دارد.
گاهی اوقات یک زندگی جنسی پر طراوت و مهیج به طوری طبیعی جریان می یابد. اما اغلب آن نیاز به کار، تلاش، توجه و شاید بیش از همه آن در ارحجیت قرار دادن است. اگر شما جانب زمان را درنظر نگرفته اید اگر شما منتظر هستید که آن رخ دهد مانند زمانی که قبلاً بوده است، پس ممکن است توقع داشته باشید که نیاز به بازآرایی موقعیت براساس حقیقت است: حقایقی از رابطه بلند مدت یا پیرشدن یا تغییرات جسمانی و یا هیجانی
اگر شما ناکامی فزاینده را احساس کرده اید و در آن نیز کوشیده اید؛ آن مسئله ای جدا است. برای مثال، اگر مردی با نعوظ و نزول در رابطه مشکل دارد بنابراین او می تواند تجربه کاهش میل جنسی را شروع کند و در نتیجه همسرش نیز حس جذابیت کمتر و طردشدگی را تجربه می کند. این امر منجر به یک حلقه بازخوردی منفی می شود که در آن از فعالیت جنسی اجتناب می شود. عوامل زیادی وجود دارد که بر میل و عملکرد جنسی تأثیر گذار است. برخی از این ها می تواند زیستی باشد و برخی از موضوعات لاینحل دوران کودکییا پیغام های منفی دریافتی راجع به سکس نشأت می گیرند. ممکن است مجبور به انجام حرکاتی در رابطه شوند (برای مثال، شخصی ممکن است جلوی صرف نیروی خود را با محدود کردن رابطه جنسی بگیرد). شما ممکن است از انتظارات نامعقول جلوگیری کنید که به همانقدر اضطراب افزایش می یابد. پس درصورتی که نتوانسته اید در خود پیشرفتی حاصل کنید، بنابراین داشتن یک ارزیابی کامل مهم است: ابتدا با یک پزشک باتجربه در زمیه موضوعات جنسی(پزشک متخصص زنان و اورولوژیست؛ کسانی که در صورت لزوم سرانجام شما را به متخصصان دیگری مانند درمانگر جسمانی فوق تخصص و درمانگر باتجربه در مسائل و رابطه های جنسی ارجاع می دهد). ترجیحاً، شما نیاز به تیمی دارید که با هم برای فراهم کردن جامع ترین مراقبت ها برای شما کار کنند. جنسیت پیچیده است، اما آن همچنین در مقابل درمان خیلی منعطف است. برقراری ارتباط در جایی که شهوات و تمایلات جنسی بتوانند شکوفا شوند نه اینکه بر فقط عملکرد تمرکز شود می توانند مفید باشد. بسیاری از افراد آن را بیشتر اجرا می کنند شما نیز می توانید.